بازی Bugsnax، جدیدترین ساختهی استودیو یانگ هورسز (Young Horses)، یکی از متفاوتترین و دلنشینترین تجربههای صنعت بازی است که در جلب کردن نظر همهی بازیبازان موفق نیست؛ اما به خوبی در سرگرمکردن بازیبازان هدف خود سنگ تمام میگذارد. در ادامه با بررسی بازی Bugsnax همراه باشید تا به نقاط ضعف و قوت این بازی بپردازیم.
در ابتدای بازی، شما در نقش یک خبرنگار به یک جزیره به نام Snaktooth Island فرستاده میشوید تا پرده از ماجرای اتفاقات عجیب آن جزیره بردارید. اما به محض رسیدن، متوجه میشوید که لیزبرت، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین اشخاص حاضر در آن جزیره طی اتفاقی نامشخص غیب شده و باقی ساکنین جزیره نیز پس از به اختلاف خوردن با یکدیگر، به مناطق دیگر سفر کردهاند و حال تنها شخصیتی به نام فیلبرت در این جزیره باقی مانده است. طولی نمیکشد که فیلبرت از شما درخواست میکند تا به دنبال گرمپوسهای دیگر رفته تا هم پرده از ماجرای غیب شدن لیزبرت بردارید و هم اکیپ پراکنده شده را باری دیگر در کنار یکدیگر جمع کنید.
در وهلهی اول، داستان بازی Bugsnax بسیار کلیشهای و تکراری به نظر میرسد؛ اما با پیشروی در بازی و صحبت با گرمپوسها که به خوبی شخصیت پردازی شدهاند، متوجه خواهید شد که داستان اصلیترین و هیجان انگیزترین بخش این بازی است. شما باید به سراغ گرمپوسهای متفرق شده بروید و پس از انجام دادن درخواستها و بازگرداندن آنها به جزیرهی Snaktooth، با تک به تک آنها مصاحبه کنید تا آرام آرام بخشهای مبهم داستان مانند یک پازل به یکدیگر چسبیده و در نهایت شاهد یکی از شوکهکنندهترین جمعبندیهای ممکن باشید.
در مجموع 9 منطقه مختلف در بازی وجود دارد که میتوانید آزادانه در آنها گشت و گذار کنید و به صحبت با شخصیتهای مختلف بپردازید. اما گیمپلی بازی مانند سایر بازیهای هم سبک، تنها به قدم زدن و صحبت کردن با شخصیتها خلاصه نشده است. در بازی موجوداتی بامزه به نام باگاسنک وجود دارند که ترکیبی از حشرات، میوهها و بعضا غذاهای مختلف هستند و شما باید با شکار کردن و خوراندن این موجودات بخت برگشته به شخصیتهای حاضر در بازی، رضایت آنها را برای بازگشت به Snaktooth جلب کنید. البته خوردن این باگاسنکهای خوشمزه آنقدرها هم بدون دردسر نیست و با خوردن هر کدام از آنها، یک عضو بدن گرمپوسها به ظاهر آن باگاسنک در خواهد آمد که اغلب انتخاب آن با شما خواهد بود.
شکار اصلیترین بخش گیمپلی این بازی است و شما با سلاحها و روشهای مختلفی برای شکار باگاسنکها آشنا خواهید شد. در مجموع 100 گونهی مختلف از باگساسنکها را میتوانید در این بازی پیدا کنید که هر کدام از آنها، خصوصیات خاص خود را دارند و شما میتوانید با دستگاه اسکن خود، به لیستی از خصوصیات ویژهی آنها دست پیدا کنید که به شما طریقهی گول زدن آنها را میآموزد. به عنوان مثال، میتوانید با کمی شکلات، نظر یک کیوی را جلب کرده و با هدایت کردن او به سمت تله، این میوهی جاندار بخت برگشته را به دام بیاندازید.
در Bugsnax یک سیستم آب و هوایی پویا وجود دارد که به هرچه واقعگرایانه بودن بازی کمک کرده است. شخصیتهای بازی نیز تحت تاثیر این آب و هوای پویا هستند و در هر زمان خاص روز، رفتارهای متفاوتی را از خود به نمایش میگذارند. این مسئله تنها مختص به گرمپوسها نیست و برخی از گونههای باگاسنک نیز تنها در ساعات خاصی از روز حضور پیدا میکنند و گاهی اوقات شما برای شکار کردن آنها باید زمان بازی را با خوابیدن تغییر دهید.
همچنین بازی این اجازه را به شما میدهد که بتوانید با ایدهها و خلاقیتهای خود، راههای متفاوتی را برای شکار کردن باگاسنکها خلق کنید و شما را زور نمیکند که حتما از یک راه ثابت، به شکار یک باگاسنک خاص بپردازید. اما در نهایت، با همهی پیچیدگیها و خلاقیتهایی که سازندگان در طراحی گیمپلی بازی به عمل آوردهاند، نتوانستهاند تا از خستهکننده شدن آن در مراحل انتهایی بازی جلوگیری کنند و عدهی زیادی از بازیبازان با نزدیک شدن به پایانبندی بازی، از آن خسته خواهند شد.
حتی اگر شما از آن دسته از افرادی باشید که به بعضی از حیوانات و حشرات حساس هستند، با دیدن باگاسنکهای بامزه و رنگارنگ، قند در دلتان آب خواهد شد.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، هر باگاسنک در ترکیب یک نوع غذای خاص و حشره تشکیل شده است و شما باید انتظار هر نوع موجودی را در این بازی داشته باشید. به عنوان مثال، در یک از مناطق بازی بستنیهای یخی وجود دارند که سعی دارند تا به شما حملهور شوند و در نهایت با هدایت کردن آنها به سمت آب، میتوانید تغییر شکل آنها را مشاهده کنید.
تلاش سازندگان برای خلق یک جهان پویا و رنگارنگ ستودنی است و هر کدام از 9 منطقهی بازی، ویژگیهای ظاهری و آب و هوای مخصوص به خود را دارند. طراحی هر کدام از گرمپوسهای حاضر در بازی، به دقت کامل انجام شده و رفتار و عادات آنها ارتباط جالبی با ظاهر آنها دارد. به عنوان مثال، شخصیت ویگل که علاقهی زیادی به خواندن دارد، از نظر ظاهری و همچنین استایل زندگی او نیز به زندگی یک خواننده شباهتهای زیادی را دارد.
صداگذاری و موسیقیهای بازی، یکی دیگر از نقاط قوت بزرگ آن محسوب میشوند. موسیقیهای انتخاب شده توسط سازندگان به خوبی با جو و دنیای بازی هماهنگ هستند و در هر محیط و اتمسفر خاص، به خوبی حس لازم را به شما منتقل میکنند. به عنوان مثال، در هنگام شب شدن موسیقیهای بازی ملایمتر میشوند و در مواقع هیجان انگیز نیز شاهد موسیقیهایی هستیم که به خوبی آدرنالین شما را بالا میبرند.
صداگزاری گرمپوسها به خوبی انجام شده و حس و حال یک شخصیت واقعی را به شما القا میکنند. همچنین صداگزاری بامزهی باگاسنکها باعث میشود تا شما بیشتر از گذشته به این موجودات زیبا علاقهمند شوید و گاهی اوقات تنها برای شنیدن صدای دلنشین آنها، به طرف آنها رفته و کمی اذیتشان کنید.
در انتهای بررسی بازی Bugsnax ، باید به این مسئله اشاره کنم که تنها در صورتی از این بازی لذت خواهید برد که به داستان بیشتر از گیمپلی اهمیت بدهید. زیرا هرچقدر در بازی پیش بروید، علاقهی خود را به شکار باگاسنکها و حل معماهای بعضا آسان بازی از دست خواهید داد و تنها داستان مرموز و هیجان انگیز بازی است که میتواند شما را تا انتها بکشاند.
در ادامه برای مطالعه جدیدترین مقالات بازی با مجله لیویتو همراه باشید.