اسلایدشوبررسی بازیچی بازی کنیم؟

بررسی بازی Stray | نجات یک گربه‌ی ولگرد

چیزی که در نگاه اول به بازی Stray، نظر شما را جلب می‌کند، یک پیوستگی مفاهیم در جای جای ساختار بازی‌ست. شما در نقش یک گربه‌ی بدون صاحب _باید تاکید کرد که Stray علاوه بر ولگرد، «جانور بدون صاحب» هم معنی می‌شود_ به داخل شهری رها شده در زیر زمین سقوط می‌کنید. در ادامه با یک هوش مصنوعی رها شده، به نام B12 همراه می‌شوید و بعد ربات‌هایی رها شده را می بینید که مدتی‌ست، تلاش می‌کنند از این وضعیت نجات پیدا کنند. همه چیز در بازی Stray به موجوداتی رها شده در دل یک شهر عجیب و غریب ختم می‌شود که از قضا خود شهر هم توسط انسان‌ها رها شده است.

بازی Stray یک اثر ماجراجویی تمام عیار در تلفیق با عناصر سینمایی‌ست. بازی داستان گربه‌ای را روایت می‌کند که با بی‌احتیاطی و سقوط به دنیای زیرین، می‌خواهد دوباره خودش را به سطح زمین برساند. گربه که از شهری زیر زمینی و متروکه سر در آورده، متوجه می‌شود شهر توسط موجوداتی جهش یافته به نام Zurk (زورک‌) تسخیر شده است. با پیشروی خط داستان بازی، با هوش مصنوعی به نام B12 آشنا می‌شوید که گذشته‌ی مبهمی دارد. همچنین B12 به دلیلی نامشخص نمی‌تواند به تمام حافظه‌اش دسترسی داشته باشد و برای بهبود، نیاز به زمان و نشانه‌هایی از گذشته‌ی مرموزش دارد. B12 تصمیم می‌گیرد با همراهی شما، هم حافظه‌اش را پیدا کند، هم گربه‌ی نارنجی رنگ داستان را به سطح زمین برساند. با همراه شدن این دو زوج، آن‌ها به قسمتی دیگر از مجموعه شهرهای زیر زمینی خالی از سکنه می‌رسند که حالا توسط جامعه‌ای از ربات‌های خدمتکار اداره می‌شود. ربات‌هایی که در زمان غیبت بشر، خودآگاه شده‌اند و زندگی جدیدی را برای خود بنا کرده‌اند. البته که ربات‌ها توسط زورک‌ها تهدید می‌شوند و از طرف دیگر سودای رسیدن به سطح زمین را دارند. درست همان هدفی که B12 و گربه برای آن در سفرند. حالا آن‌ها می توانند با کمک یکدیگر برای رسیدن به این هدف گام بردارند.

مرگ گیم دیزاین؛ آیا هنر طراحی بازی مرده!؟ به مناسبت عرضه بازی Skull and Bones
بخوانید

Stray توسط BlueTwelve Studio ساخته و پرداخته شده است. Annapurna Interactive وظیفه‌ی نشر آن برای کنسول‌های سونی و کامپیوترهای شخصی بر عهده داشته است و البته احتمالا طی سال آینده بازی برای کنسول‌های ایکس باکس هم منتشر خواهد شد. Annapurna Interactive طی چند سال اخیر سعی کرده با حمایت از هنر خالص، آثاری فوق‌العاده خلاقانه و جذابی را نشر بدهد. آن‌ها با حمایت از تیم‌های کوچک توانسته‌اند، مجموعه‌ای از بازی‌های به شدت خلاقانه را تولید کنند تا نمایی جدید از هنر ساخت بازی‌های ویدیویی را به نمایش بگذارند و البته خود این امر هم در زیر لایه‌اش نوعی کنایه پنهان دارد. کنایه از دختر خالق اُراکل که با پول بی‌انتهایی که خود عامل کشته شدن هنر خالص است، تصمیم گرفت هنر خلاقانه را در سینما و بازی‌های ویدیویی زنده کند!

داستان بازی به شدت جذاب است. با اینکه نکات عجیبی در آن وجود دارد اما تناسب و همگرایی درستی میان کاراکترها و اهداف آن‌ها ایجاد شده است. روایت بازی به مراتب قدرتمندتر عمل می‌کند. بازی سعی دارد با ایجاد یک داستان هیجان انگیز از تلاش شما برای رسیدن به سطح زمین، روایت عمیقی از بقا و نجات را به نمایش بگذارد. شخصیت‌پردازی در بازی Stray به خوبی انجام شده و شما در طول داستان می‌توانید، جزئیات بسیاری را برای گسترش روایت بازی کشف کنید. در کنار تمام این نکات مثبت اما درست‌ترین نکته‌ی بازی به پردازش کاراکتر گربه باز می‌گردد. پرداخت کاراکتر گربه به ساده‌ترین صورت ممکن انجام شده است. گربه نه قدرت خارق‌العاده‌ای دارد و نه ویژگی خاصی! فقط یک گربه‌ی معمولی‌ست که به صورت اتفاقی در موقعیت ویژه‌ای قرار گرفته است. همین موضوع به پردازش کاراکتر گربه کمک شایانی می‌کند. کاملا شما درک می‌کنید با چه چیزی طرف هستید و آن قدر واکنش‌های گربه به خوبی شبیه‌سازی شده است که انگار کاملا او را می‌شناسید و بارها او را در گوشه و کنار زندگی دیده‌اید.

بررسی بازی Tunic | کشتن روباه مقدس یا چگونه ساختن یک سولزلایک ایزومتریک را از Tunic بیاموزیم؟
بخوانید

البته که قطعا شخصیت داستان ما، نسبت به یک گربه‌ی واقعی هوشمندانه‌تر عمل می‌کند اما این هوشمندانگی کاملا با شمایل و رفتار یک گربه‌ی واقعی تلفیق شده است و شما به هیچ عنوان، حس غریبگی با او پیدا نمی‌کنید. بانمک، جذاب، دوست داشتنی و تا حدودی بازیگوش! تمام این رفتارها در کنار کاراکترپردازی B12، یک زوج دوست داشتنی را برای بازی به ارمغان می‌آورد که به نقطه‌ی قوت بازی Stray تبدیل می‌شود. زوجی که با کمک هم می‌خواهند خودشان، یک شهر و ربات‌های درمانده‌اش را نجات بدهند. شخصیت‌پردازی ربات‌ها هم فوق‌العاده است. موجوداتی که به تازگی خودآگاه شده‌اند و حالا به آرمان شهری برای نجات از موجودات جهش یافته‌ی زیر زمینی باور دارند. طراحی هنری ربات‌ها نقطه‌ی قوت پردازش شخصیتی آن‌هاست. ساختار اندام ربات‌ها از نوعی سرهم بندی فرسوده و چندگانه بهره می‌برد که حس نابودی دنیای زیرین را کاملا به شما القا می‌کند. همچنین نوعی مردگی در رنگ آمیزی ربات‌ها و کل محیط شهر حس می‌شود که از عدم تابش مستقیم نور نشئت می‌گیرد. همین جزئیات، حسابی باعث تکامل بازی شده است.

البته رابطه‌ی B12 و گربه، آنطور که باید احساسی و عمیق پیش نمی‌رود اما در نهایت با ترکیب بامزه‌ای رو به رو هستید که شما را به سمت سرزمین‌های بالا هدایت می‌کنند. شاید کم بودن اتفاقات ما بین این دو کاراکتر _که از کوتاهی زمان تجربه‌ی بازی نشئت می‌گیرد_ از اوج گیری احساست جلوگیری می‌کند و در نهایت پایان‌بندی بازی آنطور که باید کار نمی‌کند.

اما این تمام معنی‌های نهفته در بازی Stray نیست. زورک‌ها _همان موجودات جهش یافته خطرناک_ معنی خاص خودشان را در پازل Stray می‌سازند. موجوداتی که مانند زالو همه چیز را می‌مکند و شما در طی بازی می‌فهمید توسط یک چشم مرکزی هدایت می‌شوند. تمام این ویژگی‌ها استعاره‌ای از دنیای نوین دارد. کما اینکه زورک‌ها، نشانه‌ای از رها افتادگی طبیعت هستند که حالا در بُعدی شیطانی، قصد آسیب زدن به هر جنبنده‌ای را دارند.

اتمسفر بازی اما وجهه‌ی عجیب‌تری به خود می‌گیرد. نقطه‌ای که این بازی را به یک اثر دلپذیرتر تبدیل می‌کند، همین ساخت درست اتمسفر شهر زیر زمینی‌ست. حس ترس و گیر افتادن. حس دنیایی که دارد بلعیده می‌شود و توسط سازندگان‌اش رها شده است. حس ربات‌هایی که مانند گربه و B12 بدون صاحب‌اند. شما در جای جای این شهر می‌چرخید تا راهی برای بیرون رفتن از این وضعیت پیدا کنید و در این مسیر B12 که به دنبال ترمیم حافظه خود است، کمک زیادی به شما می‌کند. معماهای بازی در همکاری گربه و B12 حل می‌شوند. معماهایی که عموما به راحتی قابل ردیابی هستند و چالش زیادی برای شما ایجاد نخواهند کرد. همه چیز در گیم پلی در اختیار روایت داستان بازی‌ست اما این باعث نمی‌شود که بیش از اندازه گیم پلی نادیده گرفته شود. در کنار معماها، وجود عناصر ماجرایی مانند اکتشاف و ترس باعث ایجاد تنوع در گیم پلی بازی شده است. وجود یکی و دو مرحله تعقیب گریز باعث می‌شود تا هیچ وقت از تجربه بازی احساس خستگی نکنید. بماند که کوتاهی بیش از اندازه بازی اجازه نمی‌دهد، مکانیزم گیم پلی به اندازه کافی عمیق شود.

در هر حال ساختار اصلی بازی را معماهایی شکل می‌دهند که در خدمت روایت داستان قرار دارند. معماهایی که البته سخت شما را به زحمت می‌اندازند، اما با حل هر کدام حس نزدیک‌تر شدن به خروج از شهر را بیش از پیش لمس خواهید کرد. برای سازندگان مهم‌تر از ارائه یک بازی چالش برانگیز، روایت یک داستان مهیج و احساسی‌ست. به همین خاطر سعی داشته‌اند که گیمرها بدون کوچک‌ترین مشکلی روایت را پیوسته جلو ببرند. البته دوباره باید تاکید کرد، بازی تنوع خوبی در ساختار گیم پلی خود ایجاد می‌کند اما در نهایت گیم پلی به اندازه کافی عمیق نمی‌شود.

بررسی بازی Multiversus | بتمن و سوپرمن در مقابل تام و جری
بخوانید

مشکلات بازی Stray از جایی شروع می‌شود که با سادگی بیش از حد رو به رو هستید. در واقع بازی، همه چیز را فدای تجربه‌ی سینماتیک کرده است. معماهای آسان در کنار نقشه‌های کوچک که با اینکه آزادانه می‌توانید درون آن‌ها پرسه بزنید اما هر منطقه آنقدر کوچک است که در کمترین زمان، تمام زیر و بم آن را کشف می‌کنید. تمام مسائل گفته شده در کنار کوتاهی بازی اجازه نمی‌دهد Stray به تمام پتانسیل خودش برسد. البته بازی برای گشت و گذار در هر منطقه بهانه‌ای هم برای‌تان باقی گذاشته است. جمع‌آوری برگه‌های نوت موسیقی حاضر در جای جای مناطق مختلف شهر زیرزمینی، می‌تواند بهانه‌ای برای زیر و رو کردن هر منطقه باشد.

شما علاوه برای کوئست‌های اصلی در هر منطقه، با یکی و دو هدف فرعی هم رو به رو هستید که می‌توانید به اختیار خود آن‌ها را به سرانجام برسانید. البته با خروج از هر منطقه به منطقه‌ی بعدی، دیگر دسترسی به کوئست قبلی ممکن نیست. همچنین B12 به غیر از پنج حافظه‌ی اصلی، تعداد زیادی یادآوری فرعی هم دارد که در محیط هر منطقه پخش شده‌اند. درواقع بازی Stray سعی می‌کند شما را وادار به گشت و گذار در محیط بازی کند.

یکی از جالب ترین ویژگی‌های بازی که باز هم از رسیدن به تکامل باز می‌ماند، استفاده از صدای گربه است. در سیستم گیم پلی بازی «میو» کردن گربه، تاثیرات کوچکی در روند پیشبرد مراحل دارد اما آن قدر سطحی به این موضوع پرداخته شده که ایده‌ی استفاده از صدای گربه کاملا از دست می‌رود. بازی جزء در یکی دو مورد، کل استفاده از این صدا را به یک امر بی‌فایده و زینتی تبدیل کرده است. همین مورد هم از کوتاهی بازی و هم از کوتاهی روند گیم پلی نشئت می‌گیرد.

گرافیک بازی از نظر فنی شاید مشکلاتی داشته باشد اما از نظر هنری با طراحی خارق العاده‌ای رو به رو هستیم. شمایل بازی کاملا متناسب با روایت داستانی بازی‌ست. انیمیشن‌های کاراکتر گربه فوق‌العاده پرداخت شده‌اند. شما با یک موجود بامزه سر و کار دارید که کاملا حضورش را حس می‌کنید. انیمیشن ربات پرنده‌ی B12 هم کاملا در تکمیل کاراکتر گربه طراحی شده است. جدا از طراحی جذاب این دو شخصیت اصلی، محیط مرده‌ی شهر و ربات‌های درون آن، با جزئیات مناسبی ترسیم شده‌اند. همین موارد در ترکیب با عناصر گوناگونی که در مناطق مختلف بازی قرار دارد، باعث می‌شود با یک اتمسفر خارق العاده رو به رو باشیم.  

بررسی تفاوت‌های RE4 با نسخه اصلی | مقایسه رزیدنت اویل ۴ با نسخه اصلی
بخوانید

حالا که به مناطق مختلف بازی Stray اشاره شد، باید حسابی از تلاش توسعه‌دهندگان برای گوناگونی شهر زیر زمینی تقدیر کرد. شما در طول تجربه‌ی بازی با محیط‌های مختلفی رو به رو می‌شوید. محیط‌هایی که هر کدام اتمسفر خاص خود را دارند و البته همه از یک عنصر بهره می‌برند. دور افتاده از محیط بیرون و رها شده! حتی منطقه‌ی خانه ی درختی مخفی هم همین حس را داخل خود حفظ کرده است. البته اشاره به خانه درختی زیرزمینی قطعا تنوع محیط در بازی را حسابی به رخ می‌کشد.

صداگذاری بازی همه‌ی آنچه که باید را ارائه می‌دهد و کمک می‌کند تا کاراکتر و اتمسفر کامل‌تر به نظر برسد. در همین امر  موسیقی الکترونیک هم نقش انکار ناشدنی‌ دارد. موسیقی متنی که در مواجه با زورک‌ها بسیار خودنمایی می‌کند. از طرفی انتخاب بافت موسیقی آن قدر دقیق انتخاب شده است که حس می‌کنید این اصوات از دل خود بازی بیرون می‌آیند.

موخره

در نهایت باید بگویم که بازی Stray عنوانی‌ست که اگر مدت زمان بیشتری برای جستجوی پتانسیل خود داشت، می‌توانست عنوانی کامل‌تر و بهتری باشد. با این حال، هنوز هم Stray یک بازی یونیک است که حتما ارزش تجربه کردن را دارد.

برای خواندن بررسی بازی های بیشتر با لیویتو همراه باشید.

بازی Stray

ارزش بازی

بازی Stray عنوانی‌ست که اگر مدت زمان بیشتری برای جستجوی پتانسیل خود داشت، می‌توانست عنوانی کامل‌تر و بهتری باشد. با این حال، هنوز هم Stray یک بازی یونیک است که حتما ارزش تجربه کردن را دارد.

حتما استریم‌اش می‌کنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محافظت شده توسط الگریتم کپچا *Captcha Plus loading...

دکمه بازگشت به بالا