اسلایدشوبررسی بازیچی بازی کنیم؟

بررسی بازی Tunic | کشتن روباه مقدس یا چگونه ساختن یک سولزلایک ایزومتریک را از Tunic بیاموزیم؟

تونیک (Tunic) داستان مرموزی دارد. یک روباه که با فراموشی در دنیایی پر از خطر به هوش می‌آید و یک شمشیر که باید راه را برای او هموار کند و در نهایت یک هدف دارد! کشف رمز و راز دنیایی که حالا اسیر موجودات اهریمنی‌ست. تونیک، روایت رشد یک قهرمان برای نجات سرزمین خودش است. در ادامه با بررسی این بازی همراه ما باشید.

تونیک (Tunic) داستان مرموزی دارد. یک روباه که با فراموشی در دنیایی پر از خطر به هوش می‌آید. یک الهه زیبا که انگار روح سرزمین از او نشئت می گیرد و یک شمشیر که باید راه را برای آزادی الهه هموار کند و البته دو پایان اعجاب انگیز که حسابی شما را غافلگیر خواهد کرد.

در برخورد اول با Tunic (*تونیک در واقع به معنای لباسی بلند تا روی زانو است که معمولا آستین ندارد و در دوران رم باستان متداول بوده است) ساخته‌ی مستقلی که توسط یک توسعه دهنده اصلی به نام اندرو شلدایس (Andrew Shouldice) و چند نیروی کمکی ساخته شده است، شما را به طور قطع به یاد Death Door ساخته‌ی Acid Nerve خواهد انداخت. تونیک (Tunic) برداشتی متفاوت از مجموعه‌های زلدا در تلفیق با ویژگی‌های مبارزات بازی‌های سولزلایک در محیطی ایزومتریک است. اما نقطه‌ای که بازی خود را به عنوان یک ستاره مطرح می‌کند، طراحی مراحل آن است. محیط‌های اعجاب انگیز، دالان‌های مرموز و در عین حال تلفیقی از پیچدگی و سادگی بازی را تبدیل به تجربه‌ای خوشایند کرده است.

محیط بازی Tunic مملو از راز و رمزهای مختلفی‌ست که دائما از شما می‌خواهد با جستجو بیشتر، تجربه‌ی خودتان را گسترش دهید. سیستم مبارزات هم کاملا برداشتی ساده‌سازی شده از عناوین سولزلایک به شمار می رود. ترکیبی از جلوگیری از برخورد ضربه و حمله‌ی به موقع. شما برای هر مبارزه باید نقشه‌ی خاص خود را داشته باشید. همچنین بازی شامل آیتم‌های مختلفی می‌شود که راه‌حل های گوناگونی را برای عبور از دشمنان به شما می‌دهد که با توجه به قابلیت آن‌ها می توانید نوع مبارزه خود در مواجهه با دشمنان تغییر دهید. استفاده به موقع و مناسب از منابع و آیتم‌ها می‌تواند به سرعت پیشروی شما در روند تجربه‌ی پازل‌ها و نقشه‌ها کمک شایانی کند. همچنین بازی به شما اجازه می‌دهد تا از درگیری زیاد با دشمنان مختلف تعبیه شده در بازی بپرهیزید. نقشه‌های بازی شاید از لحاظ مساحت بزرگ نباشند اما تنوع و طراحی فوق العاده‌ی آنها، کاملا شما را راضی نگاه می‌دارد.

مرگ گیم دیزاین؛ آیا هنر طراحی بازی مرده!؟ به مناسبت عرضه بازی Skull and Bones
بخوانید

دشمنان شما به شدت طراحی متنوع و خوبی دارند و حضور متعددشان در محیط کاملا شما را به چالش می‌کشد. همچنین ترکیب حملات آن‌ها با یکدیگر حسابی شما را به دردسر خواهد انداخت. اما در مورد باس فایت‌ها نمی‌توان به راحتی از کلمه‌ی تنوع استفاده کرد. با اینکه گیمر با باس‌های قدرتمندی روبه رو می‌شود که برای از میان برداشتن آن‌ها نیاز به استراتژی خاصی دارد، ولی تعداد آن‌ها نسبت به روند بازی کم به نظر می‌رسد. بعد از شکست هر باس آن‌ها کاملا از نقشه محو خواهند شد اما دشمنان دیگر حتی اگر از بین رفته باشند، دائما بعد از ورود و خروج در هر بخش از نقشه، دوباره و دوباره ظاهر می‌شوند تا بازی دائما گیمر را به چالش بکشد. تونیک از چند عبادتگاه با مجسمه‌ای شبیه به روباه ماده، به عنوان مکانی برای چک پوینت‌ها و احیای دوباره‌ی شما بعد از مرگ استفاده می‌کند. همچنین شما با کشته شدن در هر منطقه بخشی از سکه‌هایی که جمع کرده‌اید را از دست خواهید داد. راه بازگرداند سکه ها برگشتن به محل مرگ‌تان و دریافت دوباره‌ی روح‌تان است. این مسئله باعث ایجاد چالش‌های جدیدی برای شما خواهد شد.

در سوی دیگر بازی پر از آیتم‌های جذاب و مختلف است که باید توسط شما پیدا شود. محیط مملو از راه‌ها و صندوق‌های مخفی‌ست. پازل‌هایی در جای جای نقشه پخش شده‌اند تا شما با حل آن‌ها چیزی به دست بیاورید. همین موارد باعث می‌شود تا شما دائما در نقشه به جست و جو بپردازید.

گیم‌پلی بازی به چند دستور ساده تقسیم می‌شود. پیش برو، جست و جو کن، در صورت نیاز مبارزه کن اگر نه بهتر است فرار کنی و دوباره پیش برو، معماهای کوچکی حل کن و آیتم‌های بیشتری به دست بیاور. مبارزات شامل سیستم نسبت گسترده‌ای می‌شود. شما هم قابلیت جاخالی دادن در برابر حملات را دارید هم در طول بازی صاحب سپر و در نتیجه سیستم‌های دفع حملات، چیزی شبیه بازی سولز لایک می‌شوید. در شروع بازی منابع حیات شما شامل دو کپسول انرژی و جان می‌شود اما در طولانی مدت کپسولی شبیه مانا یا همان جادو به منابع شما افزوده خواهد شد. همچنین با کسب آیتم‌های مختلف به ویژگی‌های متفاوتی دست پیدا خواهید کرد که مهم‌ترین آن حملات از راه دور و جهش آنی‌ست که هنگام مبارزات به شدت به کارتان خواهد آمد.

تقابل شانس و سرنوشت در جهانی زیبا | بررسی بازی Lost in Random
بخوانید

اما چیزی که تونیک (Tunic) را به یک بازی خارق‌العاده تبدیل کرده است نه سیستم مبارزات سرگرم کننده‌ بلکه طراحی مراحل آن است. اینکه شما بتوانید در جای جای نقشه به اهدافی برسید، حس پیشرفت را لمس کنید، بیش از پیش جلو بروید و در عین حال در مبارزات انتهایی حس کنید، چیزی بیشتر برای ارائه دارید. از سمت دیگر بازی از سیستم میانبُری مانند بازی Death Door استفاده می‌کند. در واقع شما در طول پیشروی در جای جای نقشه می‌توانید راه‌هایی را باز کنید که دیگر نیاز نباشد در گشت و گذار بعدی با تعداد زیادی از دشمنان درگیر شوید. از طرف دیگر دوربین بازی به خوبی انتخاب شده است. دوربین حتی در مواقعی شما را درون اتمسفری گیرا و سینمایی قرار می‌دهد. برای مثال اولین برخوردتان با روباهی عجیب و غول پیکر که به شما آیتم‌هایی را می‌فروشد، حسابی غافلگیرتان خواهد کرد. لحن دوربین به خودی خود داستان‌گویی می‌کند و البته از لحاظ فنی کمتر نقطه‌ی کوری در محیط‌های مختلف بازی به چشم می‌خورد. قطعا تعدد عناوین ایزومتریک با مبارزاتی این چنینی باعث گسترش بیشتر سبک روگ‌لایک درمیان گیمرها خواهد شد.

حضور نقاط مرموز و خطرناک در بازی حسابی غاقلگیرتان خواهد کرد. به دلیل اهمیت و تمایل گیمر به گشتن برای به دست آوردن صندوقچه‌ها، به طور قطع بیش از یک‌بار در معرکه‌ای مهلک گرفتار خواهید شد. همچنین چندین و چند بار مجبور به تجربه‌ی قسمت‌های مختلف نقشه‌ی بازی خواهید شد. حتی از نظر هنری محیط‌های بازی از تنوع زیادی بهره می‌برند. شما دائما در نقاط مختلف نقشه‌ی بازی در رفت و آمدید و یکی یکی گره‌های بازی را باز می‌کنید. پس به‌طور واضحی می‌توان گفت، تونیک به هیچ وجه یک عنوان خطی نیست. شما می‌توانید به مناطق قبلی برگردید و اگر لازم بود دوباره آن‌ها را کاوش کنید. همچینین در طی به دست آوردن توانایی‌های متعدد می‌توانید به راه‌های مخفی و صندوقچه‌های جدیدی دست پیدا کنید.

یکی از بهترین بخش‌های بازی به کتاب راهنمایی باز می‌گردد که شما در طول مناطق مختلف تیکه‌های‌ آن را جمع‌آوری می‌کنید. کتابی که هم شامل نقشه‌ها و هم شامل اطلاعاتی از بازی و دشمنان بازی می‌شود و البته بخشی از آموزش بازی درون آن تعبیه شده است. همین نشانه کافی‌ست تا درک کنید بازی با استفاده از محیط روایت خود را بیان می‌کند و در نهایت مجموعه اعمال شما، بازی را به سمت یکی از دو پایان نهایی، سوق می‌دهد که یکی از پایان‌ها در واقعا به نوعی یادآوری از شکست است و دیگری را می توان پایان درست و مثبت بازی نامید.

گرافیک با تمرکز بر بخش هنری به شدت زیبا و چشم نواز کار شده است. همچنین بازی از لحاظ فنی آنقدر بهینه است تا در اجرا با هیچ مشکلی روبه رو نباشد. مناظر آنقدر چشم نوازند که شاید ناگهان متوجه شوید، چند دقیقه‌ای محو دیدن منظره‌ای به خصوص از بازی هستید. اتمسفر کاملا شما را جذب می‌کند. از لحاظ هنری بازی از عناوینی مانند سری زلدا الهاماتی گرفته است اما بازیساز توانسته شمایلی دلچسب و منحصر به فرد را جلوی چشمان شما به تصویر بکشد. همچنین رنگ‌ها حسابی تحت تاثیرتان قرار خواهند داد؛ تاثیری درست به مانند موسیقی بازی! موسیقی با لحنی مرموز همراه با ترس شما را غافلگیر می‌کند و اجازه می‌دهد گیمر کاملا با روباه داستان ما همراه باشد.

رستگاری سامورایی که خواب‌اش برد | بررسی بازی Trek to Yomi
بخوانید

تونیک (Tunic) یک اثر جذاب در عین حال لذت بخش و همچنین تجربه‌ای ملموس از پیشرفت توانایی‌های کاراکتر در روند یک بازی کامپیوتری‌ست. آیتم‌های مختلف بازی حسابی شما را غافلگیر می‌کنند و قطعا می‌توانید با شروع دوباره‌ی بازی تجربه‌ی متفاوتی را رقم بزنید. تونیک نشان می‌دهد طراحی مراحل همان نقطه‌ای است که یک اثر کوچک را تا نزدیکی یک شاهکار پرتاب می‌کند.

برای خواندن بررسی بازی های بیشتر همراه لیویتو باشید.

Tunic

ارزش بازی

تونیک (Tunic) یک اثر جذاب در عین حال لذت بخش و همچنین تجربه‌ای ملموس از پیشرفت توانایی‌های کاراکتر در روند یک بازی کامپیوتری‌ست. تونیک نشان می‌دهد طراحی مراحل همان نقطه‌ای است که یک اثر کوچک را تا نزدیکی یک شاهکار پرتاب می‌کند.

حتما استریم‌اش می‌کنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محافظت شده توسط الگریتم کپچا *Captcha Plus loading...

دکمه بازگشت به بالا