در طی سالهای اخیر بازی های مستقل اهمیتی زیادی پیدا کردهاند. از یک سو، خلاقیت بدون محدودیت و از سمت دیگر پشتیبانی همه جانبه توسعهدهندگان این بازیها، باعث شده گیمرها به عناوین مستقل بیشتر از گذشته اعتماد کنند. عناوینی که اگرچه شاید دنیای بزرگی نداشته باشند اما توانستهاند گیمرها را ساعتها سرگرم کنند. در کنار کیفیت و تنوع، یکی دیگر از عوامل موفقیت این روزهای بازی های مستقل به تبلیغات درست و به جای این عناوین باز میگردد. تبلیغاتی که بخش وسیعی از آن بر دوش استریمرهاست. در این مقاله میخواهیم به تعدادی از بازی های مستقل محبوب در شبکههای استریم طی چند سال اخیر بپردازیم.
می توان از تعاریف گوناگونی برای معرفی بازی های مستقل استفاده کرد. جسپر جول (Jesper Juul)، محقق آکادمی هنرهای زیبای سلطنتی دانمارک که بازار بازیهای ویدیویی را مورد مطالعه قرار داده است، در کتاب «پیکسلهای دستساز» نوشت در حال حاضر تعریف یک بازی مستقل به شدت مبهم است و به ملاحظات گوناگونی بستگی دارد. او سه دسته را برای طبقهبندی بازی های مستقل در نظر گرفت. اول از همه، آنهایی که از نظر مالی مستقل از ناشران بزرگ هستند، دوم، آنهایی که از نظر زیباییشناختی مستقل هستند و تفاوت قابلتوجهی با جریان اصلی صنعت دارند و دسته سوم، آنهایی که ایدههای فرهنگی خاصی را ارائه میدهند که مستقل از ایدههای موجود در جریان اصلی صنعت بازیهای ویدیوییست. البته که در نهایت برچسب زدن یک بازی به عنوان “Indie” یا همان مستقل هنوز هم میتواند بسیار محل مناقشه باشد و درواقع هیچ قانون واحدی برای تشخیص یک بازی مستقل وجود ندارد. اما در نهایت به طور خلاصه عناوین مستقل یا توسط یک استودیو کوچک بدون حمایت ناشر بزرگ ساخته میشود یا حداقل استدیو استقلال فکری کاملی را نسبت به اثر خود دارد. به همین خاطر بازی های مستقل عموما بازیهایی کوچک تر نسبت به عناوین AAA به حساب میآیند. بماند که قطعا استثناهایی هم وجود دارد.
یک بازی مستقل با چالشهای بسیاری رو به رو است. اما قطعا مهمترین چالش به نشر و تبلیغات بازی بازمیگردد. شناخته شدن یک عنوان مستقل برای فروش آن حیاتیست. در همین نقطه، استریم بازیهای ویدیویی اهمیت بسیاری پیدا میکند. فرض کنید یک استریمر معروف تصمیم به ساخت محتوا بر اساس یک عنوان مستقل بگیرد. اینگونه آن بازی به خوبی معرفی میشود و تعداد افراد زیادی با آن آشنا خواهند شد. این امر در کنار دیگر تبلیغات متداول میتواند موفقیت یک بازی مستقل را تضمین کند. توسعهدهندهها با گذر زمان دریافتهاند که داشتن یک کمپین روابط عمومی خوب در رسانههای اجتماعی (مانند توییچ) و تعامل با مطبوعات برای اطمینان از یک انتشار گسترده حیاتیست.
از طرف دیگر بازی های مستقل برای تولید کنندهی محتوا همیشه حکم یک میان وعدهی غذایی مفرح را داشته است. جایی که میتواند به محتوای خود تنوع بدهد. حتی میتواند یک بازی مستقل را تبدیل به موضوع اصلی تمام ویدیوهای خود بکند. در نتیجه این یک معامله دو طرفه است که در نهایت هم به نفع استریمر و هم به نفع توسعهدهندهی مستقل تمام خواهد شد. چه تعداد بازی های مستقلی که با تکیه بر شبکههای استریم و استریمرها توانستهاند به محبوبیت بینظیری دست پیدا کنند. در این مقاله میخواهیم به تعدادی از بازی های مستقلی که جدا از کیفیت بالای خود، توانستهاند این روزها در شبکهی توییچ و یوتویوب محبوب باشند، بپردازیم.
Fall Guys: Ultimate Knockout
سازنده (توسعه دهنده): Mediatonic
ناشر : Devolver Digital / epic games
سال انتشار: 2020
پلتفرمها:Microsoft Windows | PlayStation 4 |Nintendo Switch |PlayStation 5 | Xbox One | Xbox Series X/S Android | iOS
ژانر: پلتفرمر، بتل رویال
فال گایز (Fall Guys) بهترین مثال برای نشان دادن تاثیر استریمرها در رشد یک عنوان مستقل است. عنوانی که به خاطر شمایل بامزهاش و رقابت دلپذیرش همواره مورد توجه استریمرها قرار گرفته است. توسعه دهندگان این عنوان هم توانستهاند با کمک گرفتن از فضای استریم، باعث رشد بازی خود بشوند.
Fall Guys یک عنوان بتل رویال است که توسط Mediatonic توسعه پیدا کرد. شرکتی که طی ماههای اخیر توسط اپیک گیمز خریداری شد. این بازی شامل حداکثر 60 بازیکن میشود که با کنترل موجوداتی ژلهایمانند، در یک سری از بازیهای تصادفی، مانند دوییدن در مسیرهای پر از مانع با یکدیگر رقابت میکنند. بازیکنان در طی این چند مسابقه غربال میشوند تا در نهایت یک نفر از درون این مسابقات به عنوان برنده نهایی بیرون بیاید. این بازی در ابتدا توسط Devolver Digital برای ویندوز و پلی استیشن 4 منتشر شد. پس از خریده شدن Mediatonic توسط Epic Games، حالا ناشر جدید مسئولیت انتشار بازی را بر عهده گرفت. با تصمیم اپیک گیمز این بازی به صورت رایگان (Free2Play) منتشر شد و این بار پلتفرمهای جدیدی از جمله نینتندو سوییچ، پلیاستیشن 5، ایکس باکس وان و ایکس باکس سری X/S را پشتیبانی میکرد.
مهمترین ویژگی این بازی که باعث محبوبیت آن میان استریمرها شده است، طراحی گرافیک بامزه و دلچسب کاراکترهاست که از اسباب بازیهای وینیل (vinyl) الهام گرفته شده است. توسعهدهندگان برای طراحی کاراکترها از سبک عروسکی (RogDoll) بهره میبرند. این طراحی برای ایجاد کمدی با فیزیک بامزهی بازی تلفیق شده است. کاراکترهای با نمک تحت هدایت گیمرها به این سو و آن سو میدوند، میپرند، همدیگر را میگیرند، به سختی از دیوارهها بالا میروند و حتی شیرجه میزنند تا موانع مسابقه را یکی یکی از پیش رو بردارند. در عین سادگی دستورالعمل بازی، اما با عنوانی دشواری رو به رو هستید که نیاز به دقت و استقامت بسیاری دارد. بماند که مینی گیمهای طراحی شده برای بازی سرگرمکننده و متنوع هستند.
فال گایز به دلیل فضای فانتزی و کمدیاش خیلی زود مورد توجه عموم مردم قرار گرفت. اما چیزی که این بازی را به یک پدیده در بین دیگر بازی های مستقل تبدیل کرد، سطح بالای تولید محتوا و استریم برای این عنوان بود. سازندگان توانسته بودند با جلب نظر استریمرها حسابی برای بازی غوغا کنند.
Cuphead
سازنده (توسعه دهنده): Studio MDHR
ناشر: Studio MDHR
سال انتشار: 2017
پلتفرمها: Microsoft Windows | Xbox One | macOS | Nintendo Switch | PlayStation 4
ژانر: Run and gun
Cuphead یک بازی ویدئویی راناندگان (یا همان بدو و شلیک کن) با لایههایی از شوتر است که توسط Studio MDHR ساخته و پرداخته شده است. این بازی دربارهی دو کاراکتر بامزه با شمایلی شبیه فنجان و ماگ است که در دام معامله با شیطان افتادهاند. در جزیره Inkwell (اینکوِل)، Cuphead و برادرش Mugman، زیر نظر کتری پیر زندگی میکنند. با وجود هشدارهای کتری، گذر برادران به قمارخانهی شیطان میافتد. جایی که نقطهی سیاهی در دنیای بازی به حساب میآید و البته جالب است بدانید آنجا توسط شیطان اداره میشود! در نتیجه همانطور که احتمالا حدس زدهاید، کاپهِد و برادرش شروع به بازی میکنند. هنگامی که آنها به طرز غیرقابل باوری پیروزیهای بسیاری را به دست میآورند، شیطان ظاهر میشود و به آنها پیشنهاد معاملهای را میدهد که اگر Cuphead و Mugman بتوانند یک دست دیگر برنده شوند، تمام ثروتهای موجود در کازینو را به دست خواهند آورد اما اگر ببازند، شیطان روح آنها را تسخیر خواهد کرد. بچهها این پیشنهاد را میپذیرند اما مطابق انتظار بازی را میبازند. کاپهد و ماگمن که حسابی شُکه شدهاند، از شیطان طلب بخشش میکنند که این بار شیطان معاملهی دیگری را پیشنهاد میدهد که اگر آنها بتوانند «قراردادهای روح» (soul contracts) را از بدهکاران فراری دریافت کنند، شیطان آنها را خواهد بخشید. همین چند خط باعث می شود ماجراجویی برادران کله فنجونی در اطراف جزیره Inkwell آغاز شود و با بدهکاران بجنگند تا خواست شیطان را عملی کنند.
گیم پلی بازی به دو بخش تقسیم میشود. یکی مبارزه دائمی با باسها که بخش زیادی از بازی را تشکیل میدهد و بخش دوم در مواقعی جزئی، مراحل معمول سبک کلاسیک ران اند گان که باعث ایجاد تنفس بین مبارزات با باسها میشود. همچنین بازی دارای عناصری از نقش آفرینیست. شما میتوانید آیتمهایی را خریداری کنید و ترکیبهایی از آنها را برای شخصیت خود بچینید که البته در این مورد محدودیتهایی هم دارید تا کار برای شما سختتر شود. بازیکنان فقط میتوانند تعداد محدودی از این تواناییها را در کنار هم استفاده کنند. همین موارد با احتساب تعداد باسهای زیاد بازی باعث شده تا کاپهد به یک تجربه ی نفسگیر تبدیل شود. البته بهتر است از واژهی «بیش از حد سخت» استفاده کرد. درگیری دائمی با باسهایی که الگوی مشخصی برای حملات خود ندارند و حسابی شما را غافلگیر میکنند. همچنین بازی ساختار روایی سفت و سختی ندارد. با پیشرفت مراحل، قهرمانان داستان، قدرت و تواناییهای بیشتری به دست میآورند و در نهایت به جایی میرسد تا خود شیطان را تهدید کنند. در اصل بازی کاملا روی گیمپلی تمرکز دارد تا روایت داستانیاش!
اما نقطهای که Cuphead را تبدیل به یک تجربه ویژه میکند و جایی که بازی، تبدیل به محتوایی فوقالعاده مهم برای یک کانل استریم میشود، به سبک بصری آن باز میگردد. توسعهدهندگان از استایل (rubber hose style) که ترجمهی تحت لفظی آن «شلنگ لاستیکی» میشود، بهره بردهاند. این سبک به عصر طلایی انیمیشن آمریکا باز میگردد. آثاری مانند انیمیشنهای استودیوی والت دیزنی، استودیو فلیشر، استدیوی برادران وارنر و استودیو کارتون MGM. همچنین تمام انیمیشنهای درون بازی با دست کشیده شدهاند تا کاملا حس زیباییشناسی دهه 30 و عصر جاز را به نمایش بگذارند. در زمینهی موسیقی، بازی برای اجرای تمام و کمال سبک خود از یک گروه فوق العاده موسیقی جاز بهره برده است تا نواهای بازی هماهنگی وصفناپذیری با تصویر آن پیدا کند.
سخت بودن بازی، در کنار سبک بصری خاص آن باعث شد تا کاپهد خیلی زود مورد توجه استریمرها قرار بگیرد و همین امر در گسترش بازی در میان گیمرها نقش بسزایی داشت. اگر این روزها دوباره کاپهد را در بین پربازدیدترین بازی های مستقل شبکههای استریم دیدهاید، تعجب نکنید. به تازگی دی ال سی فوق العادهای برای آن منتشر شده است.
Project Zomboid
سازنده (توسعه دهنده):The Indie Stone
ناشر: The Indie Stone
سال انتشار: نامشخص (در تاریخ 2013 در مرحله دسترسی اولیه قرار گرفت)
پلتفرمها: Java | Microsoft Windows | OS X | Linux |
ژانر: Role-playing, survival horror
پروژهی زامبی (Project Zomboid) سرگذشت عجیبی دارد. شاید جالب باشد بدانید بازی نُه سالیست در مرحلهی دسترسی اولیه قرار دارد و هنوز مشخص نیست ورژن نهایی چه زمانی عرضه خواهد شد. با تمام اینها از همان روز اول این بازی مورد توجه استریمرها و کانال های تولید محتوا قرار گرفت. حتی حالا با گذشت این همه سال از دسترسی اولیه بازی به واسطهی پشتیبانی موثر توسعه دهندگان با تولید آپدیتها و محتواهای جدید، بازی گهگداری به رتبه های بالای پربازدیدترین بازی های مستقل در توییچ و یوتویوب راه پیدا میکند.
این بازی برای اولین بار در 25 آوریل 2011 به عنوان یک نسخه نمایشی فنی منتشر شد. هدف اولیه انتشار برای دستگاههای قابل حمل مثل موبایل ها بود و به همین خاطر بازی با زبان جاوا نوشته شد. سازندگان با دیدن بازخوردهای مثبت گیمرها، تصمیم گرفتند فرآیند تولید را جدیتر پیش ببرند. در نتیجه در سال 2013، Project Zomboid به صورت «دسترسی اولیه» در پلتفرم استیم (Steam) منتشر شد.
Project Zomboid یک بازی ویدئویی در سبک بقا، جهان باز و با دوربینی ایزومتریک است که توسط سازنده مستقل The Indie Stone مراحل توسعه خود را طی میکند. بازی در یک دنیای پسا آخرالزمانی و پر از زامبی روایت میشود که در آن بازیکنان برای زنده ماندن تا هر زمانی که ممکن است در تکاپو هستند. در واقع بازیکنان در یک منطقه آخرالزمانی و پر از زامبی در جایی به نام “Nox Country” – که توسط دولت قرنطینه شده است- گیر افتادهاند. گیمرها میتوانند قبل از شروع بازی، ظاهر، شغل و ویژگیهای شخصیت خود را انتخاب کنند. البته که بازیکنان میتوانند در طی روند بازی مهارتهای خود را افزایش دهند یا تغییراتی در آن به وجود بیاورند.
گیمرها علاوه بر دوری از دستههای زامبی باید نیازهای شخصی خود را رفع کنند و با گشت و گذار در شهر منابع جدیدی را برای بقا پیدا کنند. در واقع شما باید زندگی جدیدی را برای خود بسازید و امنیت خود را تامین کنید. بازی سناریوهای زیادی را برای به چالش کشیدن شما اجرا میکند، مانند طوفان زمستانی یا گروههای مختلف زامبی که شما را ردیابی میکنند. همچنین شهر در طی زمان دچار مشکلات زیادی میشود. مثلا با فرسوده شدن زیرساختهای شهر، آرام آرام برق و آب قطع میشود و شرایط شما برای زنده ماندن هر لحظه سختتر از قبل خواهد شد. این بازی هم به صورت تک نفره و هم به صورت چند نفره قابل تجربه است. بخش چند نفرهی آن بسیار مورد توجه استریمرها قرار گرفته است. تجربه ترسناک زنده ماندن آن هم به صورت گروهی، قطعا هر کسی را تحت تاثیر قرار می دهد. مخصوصا زمانی که برای پیدا کردن آیتمهای مورد نیازتان به یک فروشگاه متروکه میروید و با سیل عظیمی از زامبیها مواجه خواهید شد. همین موضوع باعث شده است که پروژه زامبی یکی از بهترین انتخابها برای استریم گروهی باشد.
Hollow Knight
سازنده (توسعه دهنده): Team Cherry
Team Cherry :ناشر
سال انتشار: 2017
پلتفرمهای: Microsoft Windows | macOS | Linux | Nintendo Switch | PlayStation 4 | Xbox One
ژانر: Action-adventure, Metroidvania
Hollow Knight یک بازی اکشن ماجراجویی در ژانر مترویدوِینیاست که در سال 2017 منتشر شد. این بازی توسطTeam Cherry توسعه یافت. یک بازی دوبعدی که در دنیایی به نام Hallownest (هالونِست) رخ میدهد که یک پادشاهی زیرزمینی خیالیست. گیمر، وظیفهی هدایت یک شوالیهی حشره مانند، ساکت و بینام را برعهده دارد تا بر مشکلات Hallownest چیره شود. البته باید بدانید تمامی طراحیهای گرافیکی بازی بر حسب حشرات و دنیای آنهاست. داستان از آنجا شروع میشود که شوالیهی قصهی ما، به شهر Dirtmouth میرسد، جایی آرام که درست بالای بقایای پادشاهی هالوونست بنا شده است. شوالیه متوجه میشود که هالونست زمانی پادشاهی بزرگی بوده است که پس از شیوع «عفونت» که ظاهرا از یک بیماری ماوراء طبیعی نشئت گرفته است، شهروندان پادشاهی را به جنون و مرگ میکشاند. فرمانروای هالونست، پادشاه رنگ پریده، تلاش کرد تا منبع بیماری را در معبدی قفل کند. اما در نهایت شیوع بیماری ادامه داشت و فرمانروایی کاملا نابود شد. ماموریت شوالیه، یافتن و کشتن سه Dreamers است که به عنوان پایه های مهروموم روی در معبد عمل میکنند و با نابودی آنها شوالیه میتواند برای کشتن منبع عفونت اقدام کند.
بازی در مکانهای مختلف زیرزمینی جریان دارد و بازیکنان این فرصت را دارند که در حین کاوش در هر مکان، تواناییهای جدیدی را به همراه تکههایی از داستان پیدا کنند. با پیشرفت بازی، گیمرها چندین طلسم تهاجمی را به دست میآورند. بسیاری از مناطق دارای دشمنان و باسهای چالش برانگیزی هستند که بازیکن ممکن است برای پیشرفت بیشتر نیاز به شکست آنها داشته باشد. در واقع پیشروی در محیطهای مختلف بازی به انتخاب شما بستگی دارد. البته که قدم گذاشتن بعضی از محیط ها برای پیشرفت داستان الزامیست. از طرف دیگر، شکست دادن برخی از باسها به به گیمر امکان دسترسی به تواناییهایی جدید را میدهد.همین موارد باعث میشود که گشتن در جای جای نقشه بیهوده نباشد.
شما برای استفاده از طلسمها محدودیت دارید. در واقع تعداد معینی اسلات برای تجهیز شدن به طلسمها برای شما وجود دارد و این یعنی در انتخاب تواناییهای خود باید به شدت دقت کنید. Hallownest از چندین منطقه بزرگ و به هم پیوسته با اتمسفر منحصر به فرد تشکیل شده است. همین گوناگونی با طراحی هنری زیبا، بازی را به یک تجربهی مثال زدنی تبدیل میکند.
Hollow Knight با طراحی غیرخطی گیمپلی خود، بازیکن را به یک ماجراجویی عمیق میکشاند. بازی از گیمر نمیخواهد به اجبار کل جهان را کاوش کند، بلکه با قرار دادن جوایزی او را ترغیب به اینکار میکند. برای سفر سریع در دنیای بازی، بازیکن می تواند از Stag Stations که شبکه ای از تونلهاست بهره ببرد. البته که بازیکنان باید قفل هر کدام از این ایستگاهها را باز کنند.
Hollow Knight یکی از بهترین پشتیبانیهای ممکن را به عنوان یک بازی مستقل تجربه کرد. توسعه دهندهها، بازی را با چهار بستهی الحاقی پشتیبانی کردند و همچنین نسخهی بعدی بازی به تازگی معرفی شده است. Hollow Knight در طی زمان به شدت مورد توجه استریمرها قرار گرفت. سرگرم کننده بودن تماشای Hollow Knight در کنار بازی حرفهای استیریمرها، بینندگان را حسابی تحت تاثیر قرار میداد. همچنین داستان جذاب بازی و پیچدگیهای آن باعث شد، استریمرها به صورت سریالی بازی را استریم کنند. چیزی که برای تمام بازی های مستقل اتفاق نخواهد افتاد.
Stardew Valley
سازنده (توسعه دهنده): ConcernedApe
ناشر: ConcernedApe
سال انتشار: 2016
پلتفرمها:Microsoft Windows | macOS | Linux | PlayStation 4 | Xbox One | Nintendo Switch | PlayStation Vita | iOS | Android
ژانر: Simulation, role-playing
Stardew Valley یک بازی ویدئویی شبیهساز و نقش آفرینیست که توسط Eric Barone توسعه یافته است. بازیکنان نقش شخصیتی را بازی میکنند که مزرعهی ویران شدهی پدربزرگ مرحومش را در مکانی به نام Stardew Valley به ارث میبرد. این بازی در فوریه 2016 برای ویندوز منتشر شد و سپس با استقبال مخاطبان برای چندین پلتفرم دیگر توسعه داده شد. بازی بدون شک یکی از بهترین شبیه سازهای ساخته شده در دههی اخیر است که آزادی عمل بینظیری را در اختیار بازیکنان قرار میدهد. شما این امکان را دارید تا فعالیتهایی مانند پرورش محصولات کشاورزی، پرورش دام، ماهیگیری، پخت و پز، کاوش معدن، معاشرت با مردم شهر و حتی ازدواج را انجام دهید. همچنین در بخش چند نفرهی بازی به سه بازیکن دیگر اجازه داده میشود تا در کنار شما به صورت آنلاین بازی کنند.
اریک بارونه بازی را به تنهایی طی چهار سال توسعه داد. او به شدت از سری Harvest Moon الهام گرفته بود و برای رفع برخی از کاستیهای آن، افزودههایی را در نظر گرفت. او از Stardew Valley به عنوان تمرینی برای بهبود مهارت های برنامه نویسی و طراحی بازی خود استفاده کرد اما پروژه آرامآرام جدیتر شد. در میانهی راه توسعه بازی، استودیوی بریتانیایی Chucklefish با پیشنهاد سرمایهگذاری بر روی بازی همه چیز را تغییر داد. همین مسئله باعث شد تا اریک بارونه با تمرکز بیشتری برای تکمیل Stardew Valley وقت بگذارد. بازی به شدت توسط منتقدان مورد ستایش قرار گرفت تا جایی که عدهای از بازی به عنوان یکی از بهترین عناوین تمام دوران یاد کردند. حتی یاسوهیرو وادا (Yasuhiro Wada)، خالق بازی Harvest Moon نیز این بازی را به خاطر حفظ آزادی عملی مثال زدنی تحسین کرد. این بازی همچنین یک موفقیت تجاری بود و تا سال 2022 بیش از 20 میلیون نسخه فروخت.
استریمرها در چند سال اخیر به شدت به سمت Stardew Valley تمایل پیدا کردهاند. عمیق بودن تجربهی بازی و همچنین انتقال حس آرامش به مخاطبان باعث شد تا بازی به عنوان یکی از پربیننده ترین بازیهای پلتفرمهای استریم، مانند توییچ و یوتویوب مورد توجه قرار بگیرد. همچنین این بازی در جذب بخشی از مخاطبان دختر به شبکههای استریم، تاثیر بهسزایی داشت.
Star Citizen
سازنده (توسعه دهنده):Cloud Imperium Games
ناشر: Cloud Imperium Games
سال انتشار: نامشخص (انتشار نسخه های دسترسی اولیه از سال 2013 شروع شد)
پلتفرم: Win
ژانر: MMOSpace trading and combat first-person shooter
عجیبترین نام داخل لیست، شاید در نگاه اول آنقدر گران قیمت باشد که یک عنوان مستقل به حساب نیاید، اما قطعا شرایط یک عنوان مستقل برای Star Citizen وجود دارد. عنوانی که توسط یک تیم مستقل با تفکر خاص خودشان در حال توسعه است و البته این عنوان توانسته است، یکی از پر بودجهترین عناوین صنعت بازیهای ویدیویی باشد.
Star Citizen (استار سیتیزن) یک بازی مولتی پلیر گسترده است (MMO) که تمی فضایی دارد و از دوربین اول شخص بهره میبرد. بازی دارای تنوع فوقالعادهای از ویژگیها، امکانات و تواناییهاست. ویژگیهایی مانند جنگهای فضایی، تجارت فضایی، شوترهای نظامی، کشتیهای فضایی شخصی سازی شده و کاوش فضاییست. همین گستردگی موجب پیچیدگی مرحلهی توسعه بازی شده است. این بازی توسط شرکت Cloud Imperium Games برای ویندوز در حال توسعه و انتشار است. اگر بخواهیم این بازی را در یک جمله تعریف کنیم، جملهی «یک تلاش طولانی از برنامههای محقق نشده که توسط کریس رابرتز هدایت می شود»، نصیباش خواهد شد. این بازی در 18 اکتبر 2012 از طریق یک کمپین موفق Kickstarter توانست بیش از 2 میلیون دلار برای شروع فرآیند اصلی تولید به دست آورد.
پیشتولید این بازی در سال 2010 آغاز شده بود و تولید آن از سال 2011 جدیتر پیش رفت. Star Citizen در طول پروسهی تولید طولانی خود به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است! دو دلیل این اتهامها را جدیتر هم میکند. اولین اتهام به سرگردانی بی دلیل تاریخ انتشار بازی بازمیگردد. بعد از گذشت این همه سال، هنوز تاریخ انتشار مشخصی برای بازی وجود ندارد و مهمتر آنکه توسعهدهنده دلیل مشخصی برای این امر هم ارائه نمیکند. مورد دوم به جمع آوری پول توسعهی بازی از کمپینهای مختلف و خریدهای درون برنامهای نسخهی بتا بازمیگردد. Cloud Imperium Games در طی این سالها مبلغ سنگینی به مقدار ۴۰۰ میلیون دلار را به روشهای مختلف جمعآوری کرده است اما تمام این پولها جزء آپدیتهای نامنظمی برای همان نسخهی اولیه هیچ بازخورد دیگری نداشته است. البته قطعا میدانید، امکان بازپسگیری پول برای بیشتر حمایت کنندگان مالی وجود ندارد.
تازه زمانی موضوع جالبتر میشود که توسعه دهنده در دورهای، شروع به فروش کشتیهایی شخصیسازی شده درون بازی کرد و از این طریق مبلغ بودجه ی خود را بیش از پیش گسترش داد. کشتیهای که گاهی قیمتشان آنچنان زیاد بود که همه را شکه میکرد. عرضه بازی در ابتدا برای سال 2014 پیشبینی شده بود، اما بارها به تعویق افتاد. در سال 2013، Cloud Imperium Games شروع به انتشار بخشهایی از بازی در فاز آلفا کرد تا به بازیکنان فرصت تجربهی Star Citizen را بدهد و همینطور از انتقادات کم کند. مهمترین بخش که همان بخش MMO بازیست، در سال 2015 برای آزمایش در اختیار افرادی که بازی را پیش خرید کرده بودند، قرار گرفت و تا به امروز به روز رسانیهای بازی ادامه دارد.
مطمئنا یکی از پایههای تبلیغاتی بازی، استریمرها به حساب میآیند. استریمرهایی که چند سالیست دائما در حال پوشش بازی و آپدیتهای جدید آن هستند. با این حال، استودیو این روزها با انتقادات شدیدی رو به رو است. گستردگی بازی تبدیل به یک پاشنه آشیل برای توسعه دهندگان شده است. هزینههای شدید ساخت یک بازی به اندازهی Star Citizen باعث شده تا Cloud Imperium Games بعد از جمع آوری آن مبلغ عجیب از طریق مردم، به سراغ دیگر سرمایه گذاران این حوزه برود. این عنوان یک بخش تک نفره با نام Squadron 42 هم دارد که در اقدامی عجیب قرار است به صورت مستقل عرضه شود. در صورتی که در شروع کمپینهای جذب سرمایه، این بخش جزوی از خود بازی در نظر گرفته میشد.
در هر صورت Star Citizen عنوانی بلند پروازانه است که چندین ژانر مانند شبیه ساز فضایی، تیراندازی اول شخص و ژانر نقش آفرینی گسترده (MMO) را در خود ترکیب کرده است. بازی دارای چهار حالت برای تجربه است. این حالتها که توسط توسعه دهندهها به نام ماژول شناخته میشود، سعی دارد با حفظ تنوع، تجربه عمیقی از یک بازی مولتی پلیر را ارائه بدهد. سه ماژول، Hangar،Arena Commander و Star Marine، بخش های کوچکی از ماژول اصلی بازی یعنیPersistent Universe هستند که در واقع این ماژول همان بخش MMO بازی به حساب میآید.
در ماژول «آشیانه» یا همان Hangar، بازیکنان میتوانند سفینههای خریداری شدهشان را شخصی سازی کنند. ماژول «فرمانده منطقه» یا Arena Commander یک شبیهساز جنگی فضاییست که به بازیکنان این امکان را میدهد تا با سفینههای خود به جنگ بروند. ماژول سوم با نام Star Marine همان تقابل شوترهای چند نفره است. جنگیدن دو گروه با اسلحههای مختلف برای اهداف از پیش تعیین شده! این ماژول به بازیکنان اجازه میدهد با سلاحهای موجود در بازی با یکدیگر مبارزه کنند. تاکنون از محتوای این ماژول، دو نقشه به همراه دو نوع بازی در دسترس عموم قرار گرفته است. اما مهمترین ماژول بازی، «کیهان پایدار» یا همان The Persistent Universe نام دارد. این بخش درواقع تمام جنبههای گیم پلی سه ماژول قبلی را در جهانی عظیمی، گرد هم می آورد تا یک تجربه گسترده را برای گیمرها به ارمغان بیاورد.
بازیکنان میتوانند آزادانه در اطراف و روی سطح چند سیاره جست و جو کنند و اهداف مورد علاقه خودشان را دنبال کنند. امکان شخصیسازی کاراکتر کاملا برای هر بازیکن وجود دارد. با ورود به این حالت، گیمرها در یک ایستگاه فضایی یا یکی از سیارات موجود در بازی پا به دنیای Star Citizen میگذارند. موضوع فقط ظاهر کارکتر نیست، بلکه انتخاب آنهاست که به کاراکتر جهتدهی خواهد داد. مثلا میتوانند برای تجارت بین سیارهها جابه جا شوند یا میتوانند به عنوان یک جایزهبگیر فعالیت کنند. بازی از یک سیستم قانونی گسترده بهره میبرد. تمام فعالیتهای کاراکتر شما ردیابی میشود و روی نگاه جامعه نسبت به شما تاثیر میگذارد. این ماژول به شدت گسترده است و اگر وعدهی توسعهدهندگان دروغ نباشد، شامل محتواهای زیادی خواهد شد.
بازی از نسخه شخصیسازی شدهی موتور کرای اینجین به نام لُمباردی استفاده میکند. موتوری که توسط آمازون شخصیسازی شده است. همین امر باعث شده که Star Citizen از کیفیت مناسبی بهره ببرد اما در هر صورت با گذر زمان و به درازا کشیدن توسعه بازی، قطعا خیره کنندگی کیفیت بصری نسبت به تکنولوژی روز، کاهش یافته است. البته که بازی به عتوان یک MMO (Massively multiplayer online game) فضایی میتواند سالهای سال دوام بیاورد. چیزی که در این ژانر مهم است محتواست، نه کیفیت بصری!
Star Citizen آنقدر پر سر و صداست و آنقدر گسترده است که خوراک دائمی تولید محتوا و استریم آنلاین باشد. توسعهدهندگان دائما در حال اضافه کردن موارد گوناگونی به آن هستند. همین امر باعث میشود تا Star Citizen به پای ثابت پلتفرمهای استریم تبدیل شود. از آن سو توسعه دهندگان با پر سر و صدا نگه داشتن بازی توانستهاند بارها و بارها اقدام به جمع آوری بودجه کنند. اما باید دید این سر و صدا تا کی ادامه پیدا میکند و چه پایانی در انتظار آن است. در هر صورت استار سیتیزن یکی از موفق ترین نمونهها در استفاده از استریمرها برای تبلیغات به شمار میرود.
Don’t Starve
سازنده (توسعه دهنده): Klei Entertainment
ناشر: Klei Entertainment
سال انتشار:2013
پلتفرمها:Android iOS Linux Microsoft Windows OS X PlayStation 3 PlayStation 4 PlayStation Vita Wii U Xbox One Nintendo Switch
ژانر: Survival Mode
عنوان Don’t Starve یک بازی ویدئویی در سبک بقاست. قطعا تا به اینجای لیست متوجه شدهاید یکی از ژانرهای مورد علاقهی توسعه دهندگان مستقل، ژانر بقاست که دلیلاش نیاز به بررسی جداگانهای دارد. Don’t Starve توسط Klei Entertainment توسعه یافته است. بازی داستان دانشمندی به نام ویلسون را دنبال میکند که خود را در دنیایی تاریک و ترسناک به نام Constant (کنستِنت) میبیند و باید تا زمانی که ممکن است، زنده بماند. برای این منظور، بازیکن باید ویلسون را از همه نظر سالم نگه دارد. مواردی مانند پایداری ذهنی در کنار تغذیه کاراکتر به شدت مهم است، زیرا ویلسن در طول بازی با انواع دشمنان ماوراء طبیعی که سعی در بلعیدن او دارند، رو به رو می شود. Don’t Starve شامل دو حالت بازیست. بخش اعظم زمان شما در حالت Sandbox میگذرد. شما باید در جای جای نقشه بگردید، آیتمها را جمع آوری کنید و دوام بیاورید. اما حالت دومی به نام Adventure یا همان حالت ماجرایی درون بازی وجود دارد که گیمرها میتوانند با یافتن نقطهای به نام Maxwell’s Door به آن دسترسی پیدا کنند. در واقع این بخش به عنوان کمپین بازی شناخته میشود و شما را در برابر دشمنی (آنتاگونیست) به نام Maxwell قرار میدهد. گیمر پس از ورود به در مکسول، اکثر آیتمهای خود را از دست میدهد و تنها میتواند چهار آیتم انتخابی را برای خود نگه دارد. این بخش کاملا از بخش سندباکس بازی جداست و با بازگشت به نقشهی اصلی بازی تمام آیتمهای خود را پس خواهید گرفت.
Don’t Starve اولین تلاش توسعه دهندگان در ژانر بقا بود که به شدت مورد توجه گیمرها قرار گرفت. این بازی با گرافیک خاص خود که یادآور آثار تیم برتون بود، توانست گیمرها را ساعتهای زیادی سرگرم کند. حتی با وجود سطح دشواری بالای بازی، هنوز هم کسانی بودند که روزهای زیادی را برای زنده ماندن ویلسن تلاش میکردند. البته که Don’t’s Strave کاراکترهای دیگری هم برای بازی در اختیار دارد که می تواند تجربهی متفاوتی را برای شما رقم بزند.
Don’t Starve (به معنی گرسنگی نکش) بر چرخهی روز و شبی متکی است، که باعث نوسانات تاثیرگذاری در گیم پلی بازی میشود. در طول روز، بازیکن بیشتر وقت خود را صرف کاوش میکند. اما شب هنگام، هیولاهای خطرناکی ظاهر میشوند. به همین دلیل گیمر دائما به یک منبع نور برای مراقبت از خودش نیاز دارد. گیمرها باید بتوانند دستور العملهای مختلفی را پیدا کنند تا با استفاده از آنها سرپناه، سلاح و ابزارهایی مانند تبر بسازند. تقریباً همهی ابزارهای مورد استفادهی شما، دارای طول عمر است و دائما نیاز به تعمیر و جایگزینی دارد. همچنین گیمرها میتوانند مزرعه داری کنند یا به شکار بروند. این کار دائما باید انجام شود، زیرا گیمرها نمیتوانند به مدت طولانی غذاها را انبار کنند و احتمال فاسد شدن آنها وجود دارد. پس کاوش، جزوی جدایی ناپذیر از برنامهی روزانهی ویلسن است.
بازی آنقدر جذاب بود که از همان اول مورد توجه تولید کنندگان محتوا قرار بگیرد. با گذشت زمان بازی دوباره جایگاه مناسبی را اینبار در بین استریمرها پیدا کرد. از طرف دیگر تیم سازنده آنقدر خوب از بازی پشتیبانی کرد که دائما چیزهای جدیدی برای تجربه به آن اضافه شد. همچنین توسعه دهندگان با ارائه یک بسته الحاقی، بازی چند نفره را به Don’t Strave اضافه کردند که تاثیر بهسزایی در بازگشت بازی به ترندهای برتر توییچ داشت. بازی همیشه مورد توجه استریمرها بوده است و به نوعی میتوان گفت استریمرها Don’t Strave را هنوز زنده نگه داشتهاند.
Terraria
سازنده (توسعه دهنده): Re-Logic
ناشر: 505 Games
سال انتشار:2011
پلتفرمها:Windows | PlayStation 3 | Xbox 360 | PlayStation Vita |iOS | Android | Windows Phone | PlayStation 4 PlayStation 5 | Xbox One | Xbox Series S/X | macOS | Linux | Nintendo 3DS | Wii U | Nintendo Switch | Google Stadia
ژانر: Action-adventure, sandbox
همیشه عناوین سندباکس (Sandbox) هواداران بسیاری داشته است. Terraria (تِرِریا) یکی از عناوینیست که از همان زمان انتشار حسابی جای خود را در دل گیمرها باز کرد. این عنوان یک اکشن ماجراجویی سندباکس با گرایشهای نقش آفرینیست که توسط Re-Logic ساخته شده است. Terraria شامل اکتشاف، ساخت آیتمها، ساخت پایگاه و مبارزه با انواع خطرات در دنیای دوبعدی زیبای بازی میشود و البته خیلی از منتقدین عناصر sandbox آن را تحسین کردهاند. Terraria با فروش بیش از 44 میلیون نسخه تا سال 2022 یکی از پرفروشترین عناوین تمام دوران_ نه فقط در بین بازی های مستقل _ تبدیل شده است. این بازی دارای سبک گرافیکی 16 بیتی، مبتنی بر کاشیهای دوبعدیست که یادآور گرافیک بازیهای منتشر شده برای Super NES است. بازی به دلیل سبک کلاسیک اکتشافی-ماجراجویی خود در گیمپلی، به شدت مورد توجه قرار گرفت. در Terraria شما در تعامل با محیط، پایگاه خودتان را میسازید و یکی یکی مکانهای جدید بازی را کشف میکنید.
گیمرها بازی را با میزان کمی از سلامتی و مانا شروع میکنند، که میتوان با پیدا کردن و ساخت آیتمهایی خاص، گنجایش آن را افزایش داد. برخی از منابع ممکن است فقط در مناطق خاصی از نقشه یافت شوند و یا در ظروف کمیابی بتوان آنها را ذخیره کرد. همین مسئله باعث میشود که گشتن در جای جای نقشه ارزش خود را داشته باشد. شما امکانات زیادی برای توسعهی آیتمها و ابزار آلات خود در اختیار دارید، فقط کافیست منابع لازم و نقشهی ساخت تجهیزات را پیدا کنید. همچنین بازی دارای سیستم کلاسبندی سادهای است. حتی شما میتوانید ظاهر شخصیت خود را همانطور که دوست دارید، بسازید. بازی علاوه بر آیتمهای تاثیرگذار، آیتمهایی برای شخصی سازی کاراکتر به شما ارائه میدهد. باسهای بازی به شدت خلاقانه طراحی شدهاند و از مبارزه با آنها حسابی لذت خواهید برد. شاید بتوانید در روند پیشرفت بازی، بعضی از باسها را نادیده بگیرید اما بهتر است خیلی زود با آنها رو به رو شوید زیرا با شکست باسها آیتمهای بسیاری مهمی را به دست خواهید آورد. Terraria به صورت چند نفره هم قابل بازیست و شما میتوانید به همراه دوستانتان بازی را تجربه کنید. این عنوان با پشتیبانی خوب سازنده دائما حس تازگی زمان عرضهاش را حفظ کرده است. به همین دلیل در اوقات بسیاری، Terraria یکی از پر بازدیدترین بازی های مستقل در توییچ به شمار میرود. البته خیلی از گیمرها استریم این بازی را به دلیل یادگیری گیمپلی آن دنبال میکنند.
Subnautica
وسازنده (توسعه دهنده): Unknown Worlds Entertainment
ناشر: Unknown Worlds Entertainment
سال انتشار: 2021
پلتفرمها:macOS | Microsoft Windows | Xbox One | PlayStation 4 | Nintendo Switch | PlayStation 5 | Xbox Series X/S
ژانر: Action-adventure, survival
مسلما اگر به دنبال یک تجربهی جدید در ژانر بقا باشید، اولین عنوانی که به شما معرفی خواهد شد، Subnautica است. عنوانی در ژانر بقا در ترکیب با ژانر اکشن-ماجراجویی که توسط Unknown Worlds Entertainment توسعه یافته است. داستان بازی از جایی شروع میشود که سفینه فضایی شما با نام شفق قطبی در سیارهی B4546 سقوط میکند. سیارهای که کاملا توسط اقیانوس احاطه شده است. تمام هدف شما زنده ماندن است تا نیروی کمکی از راه برسد. گیمرها باید منابع را جمعآوری کنند و برای زنده ماندن در سیاره بیگانه با موجودات ترسناکی روبرو شوند. نقشهی وسیع بازی و آزادی عمل کاراکتر شما، از دیگر نقاط قوت Subnautica به حساب میآید. کاراکتر شما که رایلی رابینسون نام دارد، تنها بازمانده کشتی فضایی شفق قطبیست. هدف اصلی بازی همانطور که گفته شد، بقاست اما وجود پیچیدگی در روایت بازی، حسابی شما را سر ذوق خواهد آورد.
ماموریت اصلی کشتی شفق قطبی، توسعهی بخشی از زیرساختهای دستگاهی برای انتقال پرسرعت در فضاست. با این حال، ماموریت ثانویهای هم در کار است که همهی خدمه از آن باخبر نبودند. شفق قطبی وظیفه داشت تا به دنبال کشتی فضایی به نام دگاسی بگردد که چندی پیش در سیارهی B4546 سقوط کرده بود. به همین خاطر شفق قطبی در اطراف مدار 4546B حضور داشت که ناگاه با سانحهای شدید رو به رو شد و به داخل سیاره سقوط کرد. رایلی که تنها بازمانده شفق قطبیست در طی تلاش برای بقا، سوابقی از خدمه دگاسی پیدا میکند که نشان میدهد فقط سه نفر از سقوط اولیه جان سالم به در بردهاند، اما بعداً دو نفر از این سه نفر کشته شدهاند و احتمالا نفر سوم هم تا به امروز فوت شده باشد. حالا رایلی سعی میکند از ماجرای سقوط دگاسی سر در بیاورد. در عین حال رایلی تلاش میکند تا با جمع کردن منابع، مدیریت ابزارها و گشت و گذار در سیاره، خود را تا رسیدن گروه نجات زنده نگه دارد. قسمت اعظم بازی در زیر آب جریان دارد. البته دو جزیره قابل کاوش درون نقشهی بازی دیده میشود اما نسبت به زمانی که باید در آب سپری کنید، آن دو جزیره چیزی به حساب نمیآیند. بازی دارای یک چرخه ی شبانه روزیست که بر روی دید شما در محیط تأثیر مستقیم دارد. همچنین خطرات در شب حسابی شما را به زحمت خواهند انداخت.
Subnautica به دلیل ویژگیهای خاص خود و همچنین دنیای عظیم و زیبای زیر آبی که برای آن طراحی شده، همواره مورد توجه استریمرها قرار داشته است. همچنین بازی آنقدر عجیب و غریب است که نظر هر بینندهای را به خود جلب میکند. همین دو مورد باعث شد تا استریمرها ساعتهای زیادی را صرف تولید محتوا برای این عنوان کنند. سازندگان توانستند با عرضهی یک دنبالهی قابل قبول با نام Subnautica: Below Zero موفقیتهای بازی را ادامه دهند. اما یکی از مهمترین عواملی که Subnautica را در این لیست قرار میدهد، تاثیرگذاری این محتواها در روند توسعه بازیست. زمانی که نسخههای دسترسی اولیه در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، انتقادهای زیادی در پی آن ایجاد شد. یکی از مشکلات نسخهی دسترسی اولیه، نبود هیچ مکانیزمی برای گرسنگی یا تشنگی بود که اساسا ژانر اثر را زیر سوال میبرد. یک بازی در ژانر بقا بدون مشکل تغذیه؟! مواردی که می توان آن را یکی از پایهای ترین عناصر ژانر بقا دانست. توسعه دهندگان پس از دریافت انتقادات تصمیم گرفتند، چنین سیستمی را درون بازی بگنجانند. در واقع استریمرها و بازیکنان توانستند به توسعه بهتر بازی کمک شایانی کنند. از این رو Subnautica یک نمونه خاص در میان بازی های مستقل است.
Undertale
سازنده (توسعه دهنده): Toby Fox
ناشر: Toby Fox
سال انتشار: 2015
پلتفرمها:Microsoft Windows | OS X | Linux | PlayStation 4 | PlayStation Vita | Nintendo Switch | Xbox One
ژانر: Role-playing
یکی از عجیبترین و در عین حال کلاسیکترین تجربههای چند سال اخیر صنعت بازیهای ویدیویی به عنوان Undertale باز میگردد. یک بازی نقش آفرینی دوبعدی که در سال ۲۰۱۵ توسط توسعه دهندهای آمریکایی با نام توبی فاکس، ساخته شد. بازیکن کنترل کودکی را بر عهده دارد که به صورت اتفاقی از دهانهی آتش فشان به دنیای زیرین راه پیدا میکند. منابع الهام بازی به نقش آفرینیهای کلاسیک، مخصوصا نسخههای قدیمی سری فاینال فانتزی باز میگردد. بازی از یک گرافیک سادهی هشت بیتی بهره میبرد اما در عین حال با ارائه یک روایت امروزی و یک گیمپلی مدرن حسابی شما را میخکوب میکند. در پیش زمینهی دنیای بازی بر اثر جنگی بزرگ بین هیولاها و انسانها، هیولاها دچار شکست سختی میشوند و در نتیجهی این شکست، آنها به قعر زمین تبعید میشوند. البته این بدان معنی نیست که در زیر زمین با دنیایی پُر وحشت و دیوانگی رو به رو باشیم. هیولاها پیشرفت کردهاند، در آپارتمان زندگی میکنند، ستارهی تلویزیونی دارند، فیلم میبینند و البته از موبایل بهره میبرند. با این حال هنوز کینهی هیولاها از انسانها تازه است. به همین دلیل حضور بچه در زیر زمین به خودی خود موضوعی خطرناک و التهاب آور است.
گیمر در طول سفرش با هیولاهای مختلفی ملاقات میکند، اگرچه برخی از هیولاها ممکن است بازیکن را درگیر مبارزه کنند اما گفت و گو با آنها بسیار مفرح است. سیستم مبارزهی انتزاعی بازی چیزی شبیه به یک مینیگیم جذاب است. شما در هنگام مبارزه کنترل قلبی را در محدودهی مشخصی شبیه به مستطیل بر عهده می گیرید که نماد روح کودک است، در مقابل هیولاها قصد دارند به این قلب آسیب بزنند. گیمرها باید از حملاتی که توسط هیولای متخاصم انجام میشود، اجتناب کنند و در مقابل آنها دوام بیاورند و حتی در مواردی هم باید به دشمنان ضربه بزنند. در واقع مبارزات بازی مجموعه مینی گیمهای یک پارچهای هستند که حسابی شما را سرگرم خواهند کرد.
یکی از ویژگیهای مهم Undertale، اثرگذاری انتخابهای شما در بازیست. تمام انتخابهای شما بر روند پیشروی روایت بازی و یا گیم پلی تاثیر بهسزایی دارد. شما میتوانید هیولایی را تبدیل به دوست خود کنید یا حتی می توانید تجربهی متفاوتی نسبت به دیگران از مسیر حرکت خود داشته باشید. در واقع با انتخابهای شما، دیالوگها، شخصیتها و داستانها دچار تغییر میشود. همچنین گیمرها با کاوش در دنیای زیرزمینی هیولاها و با گشت و گذار در شهرهای مختلف، با داستانها، پازلها، کاراکترها و رویدادهای مختلفی رو به رو میشود که در واقع همین نکات بازی را به گنجینهی ارزشمندی تبدیل کرده است.
Undertale یکی از آن عناوینی است که استریمرها بارها و بارها به سراغ آن رفتهاند. تعامل خوب توبی فاکس با کسانی که میتوانند محصولاش را پروموت کنند به یکی از اهرمهای رشد بازی Undertale تبدیل شد. شاید باورتان نشود اما بازی هنوز هم جزو پُراقبالترین بازی های مستقل در بین دنبال کنندگان استریمرهاست.
همانطور که میبینید، توسعه دهندگان توانستهاند با کمک استریمرها، ارزش عناوین خود را به رخ بکشند. همین امر باعث میشود تا بازی های مستقل با یک گردش مالی موفق، به سود برسند. یک استودیو، آن هم یک استودیوی مستقل، برای زنده ماندن نیاز به فروش محصولاتاش دارد. به همین خاطر استریمرها، یکی از بهترین راهحلها برای معرفی یک بازی به شمار میروند. از طرف دیگر تنوع آثار مستقل و ساختارشکنی این بازیها، باعث شده است که بازی های مستقل به بهترین و متفاوتترین محتوای ممکن برای کانالهای استریم تبدیل شود.
برای خواندن دیگر مطالب استریم و آخرین مقالات بازی با لیویتو همراه باشید.