عنوان Death Stranding یک بازی منحصر به فرد و نوآورانه بود و ما دوست داریم در دنباله سری، پیشرفتهای بیشتری را مشاهده کنیم. در ادامه 8 چیز جدیدی که دوست داریم در Death Stranding 2 ببینیم را با هم بررسی میکنیم. همراه ما باشید.
زمانی که Death Stranding برای اولین بار معرفی شد، یک هیاهوی بزرگ حول آن به وجود آمد. اطلاعات در دسترس از بازی گنگ و مرموز بودند. حالا که چند سال از انتشار این بازی میگذرد، نگاه کردن به ویژگیهایی که بازی را منحصر به فرد کردند، میتواند سرگرم کننده باشد. از برنامهریزی برای هر مرحله سفر تا ارتباط جهانهای بازیکنان با یکدیگر، Death Stranding سفری است که واقعا شبیه هیچ ماجراجویی دیگری نیست.
با توجه به اینکه Death Stranding 2 اخیرا معرفی شده است، میتوان تاحدودی حدس زد که کوجیما پروداکشنز ( Kojima Productions) قصد دارد چه چیزهایی را به بازی جدید خود اضافه کند. در هر صورت، شاید بهتر باشد به جای اینکه سعی در پیروی از نسخه قبلی خود داشته باشد، در جهتی کاملا متفاوت حرکت کند.
8 – قابلیت بازی با شخصیت Fragile
بازیهای کوجیما در گذشته با قرار دادن شخصیتهای زن در نقشهای اصلی مشکل داشتند. Quiet درMetal Gear Solid V شخصیت فوقالعادهای بود، اما واقعا نقش چندان مهمی در بازی نداشت. خوشبختانه، Fragile یکی از معدود شخصیتهای Death Stranding است که حضور ثابتی در سراسر بازی دارد.
با توجه به تریلر معرفی DS2، او آماده شده است تا یک بار دیگر حضور بزرگی در بازی داشته باشد. در واقع، او کانون اصلی تریلر به حساب میآید و Sam Porter که شخصیت اصلی نسخه قبلی بود، حضور کوتاهی در تریلر دارد. این فرصتی عالی است که کوجیما شخصیتی دیگر را در کانون توجه داستان قرار دهد. حتی این احتمال وجود دارد که Fragile در کنار Sam، یکی از شخصیتهای قابل کنترل بازی باشد.
7 – چرخه روز و شب
در نسخه اول Death Stranding، لذت اصلی جهان بازی در اکتشاف خلاصه میشد. داستان اصلی در مورد سفر در این دنیای متروک بود نه محمولهای که قصد تحویل آن را داشتید. کل بازی حول این موضوع ساخته شده بود و گویا که کاملا به خوبی اجرا شد. البته که شما همیشه میتوانید جهان خود را زندهتر و پویاتر طراحی کنید.
یک ویژگی عجیب و غریب از نسخه اول این بود که بازی در طول یک روز ابدی و تمام نشدنی جریان داشت. البته که این موضوع جذاب بود، اما با واقعیت سازگاری نداشت. وجود داشتن سیستم روز و شب در بازی، فرصتهای زیادی را به شما ارائه میدهد. تاریکی شب ممکن است حرکات را دشوار کند و گشتهای دشمن میتواند متفاوت باشد. شاید بازیکنان دیگر حتی بتوانند چراغهایی برای هدایت مسیر شما بسازند. سرگرمکننده نیست؟
6 – آب و هوای پویا و متنوع
محور اصلی گیمپلی بازی Death Stranding، پدیده Timefall بود. عملکرد این پدیده مانند بارندگی بود، اما لمس این بارندگی با پوست، میتوانست موجب پیر و فرسوده شدن و حتی نابودی آن بخش از بدن شود. از نظر تئوری، این پدیده موضوعی کلیدی در داستان بود و با ایده انقراض انسانها تطابق داشت. به همان اندازه که این مکانیک در گیمپلی مهم بود، تجهیزات شما و هر محمولهای را که حمل میکردید، خراب میکرد.
به نظر میرسد که در پایان نسخه اصلی، مشکل Timefall تا حد زیادی حل شده است. با این حال، دیدن بازگشت آن جالب خواهد بود. دیدن آب و هوای جدید با طوفانهایی که شعاع دید را محدود میکنند، گرمای شدید که شما را خسته میکند و بادهای تند که حرکت را دشوارتر میکنند، می تواند حتی بهتر باشد. بادهای شدید حتی به طور خلاصه در نسخه اول وجود دارند و این یک فرصت عالی برای گسترش آنها است.
5 – اضافه شدن وسایل نقلیه جدید
از همان ابتدای بازی، Death Stranding به شما اطلاع میدهد که میخواهید سفر خود را به چه شکل آغاز کنید. شما میتوانید با استفاده از ابزارهای مختلف، سریع سفر کنید، اما این کار حس لذت بیشتر را از بازی میگیرد. به این ترتیب، بازی وسایل نقلیهای با نقاط قوت و ضعف خاص خود را در اختیار شما قرار میدهد تا سفر شما را بسیار راحتتر کنند.
در نسخه اول، شما به انواع دوچرخه و کامیونها دسترسی داشتید. سازندگان قول دادند که نقشه نسخه دوم حتی بزرگتر است و وسایل نقلیه باید با این جهان عظیم مطابقت داشته باشند. Death Stranding 2 باید به شما اجازه دهد تا آن کامیونهای باری که فقط در تریلرها دیده میشوند را برانید و یا حتی با استفاده از قایق از روی آبها عبور کنید. حتی حمل و نقل هوایی کوتاه برد میتواند برای رسیدن به مناطق دشوارتر و دورتر موثر باشد.
4 – تمرکز بیشتر روی احیای آمریکا
از لحاظ تئوری، بازی Death Stranding روی ارتباطات بین مردم تمرکز داشت، اینکه چگونه جامعه آنها در نتیجه قطع شدن ارتباط با دنیای خارج، متشنج و حتی از هم جدا شدهاند. هدف اصلی Sam در بازی اول یک چیز است؛ بهبود این ارتباط. با این حال در پایان بازی اول، شما کار بسیار خوبی برای بازسازی آمریکا انجام دادید، اگرچه شاید کافی نباشد.
با چنین شرایطی، دیگر سفر در سراسر جهان یا تحویل کالا منطقی نیست. در عوض، بازی باید از این مزیت استفاده کند و تاکید بیشتری بر بازسازی بیشتر این مناطق داشته باشد. شاید این بار روابط بین رقبا را تقویت کرده و در بازسازی این شهرهای از هم پاشیده نقش بهسزایی ایفا کنید. این یک راه عالی است برای اینکه نشان دهید رشتههای متصلکننده مردم هنوز نمردهاند.
3 – تنوع محیطی بیشتر
علیرغم اینکه Death Stranding در آمریکا جریان دارد، حداقل از نظر طراحی هنری، حال و هوای سفر در کشور ایالات متحده آمریکا را در مخاطب القا نمیکند. دلیل خوبی برای این موضوع وجود دارد، زیرا میدانیم که جهان بازی بر اساس محیطهای سرزمین ایسلند طراحی شدهاند. البته که این محیط برای بازی مناسب است. دشتها و کوههای سر به فلک کشیده، کاملا با حال و هوای بازی سازگاری دارند.
برای دومین بار، دیدن مناظر منحصر به فرد در کشور آمریکا عالی خواهد بود. جنگلهای انبوه Redwoods، بیابانهای وسیع و درههای عمیق، همه یک گنجینه جغرافیایی هستند که میتوان آنها را مشاهده و جنبههای مربوط به گیمپلی بینظیری را با استفاده از آنها پیادهسازی کرد. از فروپاشی درهها گرفته تا برپا کردن طوفانهای گرد و غبار در بیابان، دست سازندگان در انجام کارهای متنوع و مختلف باز است.
2 – ویژگیهای آنلاین بیشتر
بازی Death Stranding در دنیایی اتفاق میافتد که مردم در آن امکان تعامل زیادی را ندارد و به همین دلیل تقریبا یک تجربه تک نفره است. مکمل عالی این دنیا، عناصر چند نفرهای است که به شما امکان میدهد به معنای واقعی کلمه مراحلی را که سایر باربرها در سفر خود پشت سر گذاشتند را ببینید. هر قطعه از تجهیزاتی که پشت سر میگذارند، به شما در ادامه راه کمک میکنند.
بیشتر این موارد در نردبانها و طنابهایی که افراد پشت سر گذاشتهاند، یا پناهگاههای Timefall و زیپ لاینها دیده میشود. با این حال، این المانها میتوانند گستردهتر شوند. این به خلاقیت کوجیما بستگی دارد که چگونه ارتباط بین بازیکنان جهان خود را گسترش دهد و تجربه سرگرمکنندهتری را ارائه کند.
1 – دشمنهای انسانی کمتر، تعاملهای انسانی بیشتر!
در اوایل بازی Death Stranding، با گروهی به نام Mules مواجه خواهید شد. اعضای این گروه بسیار شبیه به حیواناتی هستند که در نامشان خوانده میشود. آنها هر چیزی که در محیط باقی مانده باشد را با خود حمل میکنند، حتی اگر مال آنها نباشد. آنها قاتل نیستند، اما در مورد محمولههای خود بسیار حساس هستند. سپس تروریستهای در حال انقراض هستند که بله، واقعا میخواهند شما را بکشند!
در دنیایی آخرالزمانی که مرگ انسانها فاجعهبار بود، وجود قاتلان واقعی عجیب به نظر نمیرسد. در نسخه اول، Sam میتوانست از اسلحههای واقعی برای کشتن آنها استفاده کند. مبارزه هرگز به عنوان نقطه درخشان بازی توصیف نشد و استفاده زیاد از آن باعث شد که تعاملات انسانی کمتری در بازی داشته باشید و تنها موجودات زنده، کسانی بودند که قصد جانتان را داشتند. دیدن باربرها و داد و ستد وسایل با ارزش با آنها، تمام تعاملی بود که با دیگران داشتید. برای دنباله بازی، گسترش و بهبود این موضوع میتواند عالی باشد.
برای خواندن مطالب فهرست های بیشتر با مجله لیویتو همراه باشید.
همچنین فراموش نکنید که برای استریم کردن یا تماشای استریم باکیفیت با اینترنت نیمبها میتوانید از لیویتو استفاده کنید.
منبع: thegamer