پرینس آو پرشیا (Prince of Persia) یا آنطور که در این مرز و بوم علاقهمندان خطاباش میکنند، شاهزاده ایرانی امسال سیوسه ساله شده است. مجموعه بازی محبوبی که از اولین حضورش در سال ۱۹۸۹ تا به امروز، فراز و نشیبهای متفاوتی را پشت سر گذاشته و اکنون، پس از دورهای محبوبیت فزاینده، تحت تاثیر محبوبیت سری کیش قاتل (Assassin’s Creed) توسط یوبیسافت در اغمایی طولانی قرار گرفته است. مجموعهای که خود قرار بود اسپینآفی از این سری باشد، ولی راه خودش را رفت و به قدری محبوب شد که پدر را کنار زد و خود به تنهایی بر تخت سلطنت جلوس کرد و گویا حالا حالاها نیز قصد کنار کشیدن ندارد. در این مطلب با رتبهبندی بهترین بازی های شاهزاده پارسی همراه مجله لیویتو میشوید.
آخرین تلاشهای یوبیسافت برای بازگرداندن سری پرینس آو پرشیا هم به لطف تصمیمات اشتباه این شرکت، فعلا در بیخبری قرار گرفته و معلوم نیست که چه سرنوشتی در انتظار بازسازی یکی از بهترین نسخههای این مجموعه، شنهای زمان (The Sands of Time) است.
با تمام این تفاسیر، تاریخ ۳۳ ساله پرینس آو پرشیا عزیز به قدری با خاطرات شیرین و لحظات خاطرهساز گره خورده که همانها نوشداریاند برای گذر از این روزهای سخت و خاموش شهزاده دوستداشتنیمان. از سیاهچالههای خطرناک اولین نسخه، نفرین شنهای زمان و داهاکای انتقامجو گرفته تا آزادی اهریمن و الیکای زیبارو، مسیر پیشروی شهزادههای متفاوت ما همیشه پر از ماجراجوییهای دیدنی بوده است. پس با ما و رتبهبندی بهترین بازی های شاهزاده پارسی عزیزمان همراه باشید که قرار است در تاریخ پرتلاطم این مجموعه قدمی بزنیم.
11. Prince of Persia 3D: Arabian Nights
سال انتشار: ۱۹۹۹
پلتفرمهای اصلی: ویندوز، دریمکست
پس از موفقیت بالای دو قسمت نخست پرینس آو پرشیا، ناشر بازی به دنبال ساخت نسخه تازهای در این سری بود. جردن مکنر (Jordan Mechner) خالق این سری که یک تنه دو بازی نخست را خلق کرد، پس از عرضه قسمت دوم به قصد تجربههایی تازه از صنعت بازی دور میشود. هرچند که مدتی بعد، در همین دهه نود با The Last Express به صنعت بازی باز میگردد.
ناشر دو قسمت نخست، Broderbund و یکی از زیر مجموعههایش، Red Orb Entertainment با همکاری استودیو Mindscape تصمیم به ساخت اولین نسخه تمام سه بعدی مجموعه میگیرند و این کار را با الهام از محبوبترین اکشن سه بعدی آن سالهای صنعت بازی انجام میدهند؛ ماجراجوییهای شگفتانگیز و آکروباتیک لارا کرافت در سری توم ریدر (Tomb Raider) بدل به نقشه راه آنها میشود برای ساخت یک پرینس آو پرشیا سه بعدی تمام عیار. ولی افسوس که این آرزو جز میل و هوس باقی نماند و محصول نهایی، نه تنها یکی از ضعیفترین نسخههای این مجموعه است، بلکه یکی از آزار دهندهترین تجربههای اکشن سه بعدی است که هرکس میتوانست در آن سالها تجربه کند؛ دیگر لازم نیست بگوییم که این عنوان یکی از بدترین بازی های شاهزاده پارسی به حساب میآید.
کنترل شخصیت اصلی از همان کنترل Grid محور سری توم ریدر بهره میبرد، با این تفاوت که چرخاندن شخصیتتان به هر طرف، بالغ بر یک ثانیه زمان میبرد و خبری هم از حرکات سریع و کنترل نرم بانو کرافت نبود. شهزاده این قسمت کنترلش به قدری سخت و کند است که بدل به سوهان روحتان میشود. جدای از این، طراحی مراحل هم اگر پیش از این هیچ تجربه ترس از فضاهای بسته نداشتهاید، بدون شک این فوبیا را در شما بیدار میکند. چرا که محیطها به قدری تنگ و تاریک، یکنواخت و هزارتووار طراحی شدهاند که پس از یک مدت، سرنوشتی مشابه جک تورنس، در انتهای فیلم درخشش پیدا خواهید کرد.
10. Battles of Prince of Persia
سال انتشار: ۲۰۰۵
پلتفرمهای اصلی: DS
این بازی شاید عجیبترین نسخه از بازی های شاهزاده پارسی باشد. داستان این بازی که پس از وقایع بازی «شنهای زمان» اتفاق میافتد، روایتگر نبردهای شهزاده با دو کشور همسایه است که تحت تاثیر این سلسله نبردهای طولانی، آرام آرام به شهزاده خمشگین و گرفته بازی «جنگجوی درون» بدل میشود.
نکته عجیب این نسخه ولی در سبک آن نهفته است؛ نوبتی تاکتیکی (Turn based tactics) است که با المانهایی از بازیهای کارتی ترکیب شده! انقدر این انتخاب سبک برای این سری به دور از انتظار است که اگر ما از کل مجموع طرفداران این سری نظرخواهی درخصوص بیربطترین گیمپلی که میتوان با آن یک پرینس آو پرشیا ساخت را انتخاب کنند، باز به این ترکیب نمیرسیدند! بخش جالب ماجرا اینجاست که از قضا، ایدههایی که تیم سازنده استفاده کرده به نسبت خوب به اجرا درآمدهاند و اگر یکی دو ساعت ابتدایی بازی را تحمل کنید، اتفاقا با گیمپلی و مجموعه مکانیکهایی جذابی طرف هستید.
9. Prince of Persia: The Fallen King
سال انتشار: ۲۰۰۸
پلتفرمهای اصلی: DS
نزدیکترین و شبیهترین بازی که بتوان آن را نوعی دنباله پرینس آو پرشیا سال ۲۰۰۸ در نظر گرفت همین بازی است. عنوانی که قصهاش پس از آن بازی و جدایی شهزاده و الیکا شروع میشود. این بار قهرمان قصه به تنهایی راهی شهر سحر نو میشود تا با دیدار با پادشاه این شهر، به راهی برای فراخواند اهورامزدا دست پیدا کند. ولی با رسیدن به شهر، آن را در میانههای ویرانی مییابد. در این بین، فردی به نام زال دست یاری به سوی او دراز میکند و این دو با کمک یکدیگر، باید سر از راز این شاهنشاهی سقوط کرده در بیاورند.
کلیت قصه بازی قابل قبول است و رخدادش در جهان دوستداشتنی نسخه ۲۰۰۸ به خودی خود اتفاق مبارکیست، ولی به شرطی که خود بازی، مقداری قابل تجربه بود. کنترل این نسخه از بازی های شاهزاده ایرانی به قدری ضعیف و بد است که امکان ندارد تنها با چند دقیقه به دست گرفتن کنترل، متوجه مشکلات عدیدهاش نشوید. همین کنترل بد، باعث شده که تقریبا بسیاری از ویژگیهای مثبت بازی به چشم نیاید.
8. Prince of Persia Classic
سال انتشار: ۲۰۰۷
پلتفرمهای اصلی: اکسباکس ۳۶۰، پلیاستیشن ۳
این نسخه بازسازی اولین بازی پرینس آو پرشیا با ظاهر و شخصیتهای «شنهای زمان» است. قصه بازی تقریبا همان قصه بازی اصلی را دنبال میکند و مکانیکهای بازی هم یادآور گیمپلی نسخه اصلی هستند. با این وجود، اغلب طرفداران این نسخه را جزو خط اصلی روایی مجموعه بازی های شاهزاده ایرانی در نظر نمیگیرند و بیشتر به آن چشم نوعی سالگرد نگاه میکنند. بازگشتی به اولین نسخه این مجموعه با استایل گرافیکی جدیدترین ورژن این سری. نوعی آمیزش میان دو نسل متفاوت از شهزادههای بینام این سری دوستداشتنی. این بازسازی ابدا به چالشبرانگیزی نسخه اصلی نیست و به مراتب شما کار راحتتری برای به پایان رساندناش پیشروی خود دارید.
7. Prince of Persia: The Forgotten Sands
سال انتشار: 2010
پلتفرمهای اصلی: ویندوز، اکسباکس ۳۶۰، پلیاستیشن ۳، Wii، DS، پیاسپی
شنهای فراموش شده ما را دوباره در قامت شهزاده دوستداشتنی سهگانه قرار میدهد و ما را به دل افسانهای تازه میبرد. اینبار عفریتی باستانی به نام راتاش به دست برادر شهزاده، مالک، از زندان چند هزار سالهاش آزاد میشود و مجدد وظیفه نجات دنیا و شکست هیولاهای باستانی بر عهده پرینس آو پرشیا جوان ما میافتد. داستان این قسمت بین شنهای زمان و جنگجوی درون روایت میشود و به همین علت، زره چرمین قهوهای رنگ محبوب شهزاده در این قسمت هم حضوری ویژه دارد. المانهای ایرانی نیز در این نسخه به وفور یافت میشود، از حکاکیهایی به خط میخی تا شخصیتهای مختلفی که پارسی سخن میگویند و محیطها و طراحیهایی که آشکارا از شیوه هنری اسلیمی الهام گرفته شدهاند.
این قسمت از بازی های شاهزاده پارسی تولیدش به بهانه عرضه اقتباس سینمایی که قرار بود در همان سالها عرضه شود نزدیک به نسخه سال ۲۰۰۸ آغاز شد. ولی پس از تاخیر در اکران فیلم، استودیو سازنده داستان و روایت بازی را که پیش از این قرار بود در ارتباط با فیلم و شخصیتها و دنیایش باشد را تغییر دادند و روایت را به سهگانه اصلی مرتبط کردند.
از آنجایی که این نسخه صرفا قرار بود به مناسبت اکران فیلم اقتباسی عرضه شود، از ابتدا یوبیسافت بودجه و زمان قابل توجهی به تیم سازنده برای ساخت بازی اختصاص نداد. ولی با این وجود، با یکی از درجه یکترین و نفسگیرترین نسخههای سری پرینس آو پرشیا از حیث پرداخت مکانیکهای پلتفرمینگ طرف هستیم. شهزاده قصه ما در این قسمت علاوه بر قدرت زمان، از توانایی کنترل چهار عنصر بنیادین آب، خاک، آتش و هوا نیز بهره میبرد. تیم سازنده هم با هوشمندی در پلتفرمینگ سرعتی و هیجانانگیز بازی، به درستی از تمامی این قدرتهای برای خلق لحظاتی نفسگیر بهره گرفته است.
شاید مهمترین نقطه ضعف این نسخه از بازی های شاهزاده ایرانی را بتوان بخش مبارزات آن دانست که بیشتر شبیه به یکی از نسخههای سری Musou شرکت تکمو کار شده. در هر محیط شما با گلهای از دشمنان مواجهاید و که هیچکدام در هیچجای روایت قرار نیست کمترین چالشی برای شما ایجاد کنند. قشنگ میتوانید با یک دست به خوردن غذا و نوشیدن چای مشغول باشید و با دستی دیگر دکمه حمله را فشار دهید و مبارزه را نهایتا با یکی دو ضربه، آن هم در حد خراشی جزیی به انتها برسانید.
نکته قابل توجهی که درخصوص این بازی وجود دارد، عرضه چهار نسخه کاملا متفاوت با یکدیگر است. یوبیسافت در اقدامی عجیب، تصمیم بر این گرفت که نسخههای مختلف این قسمت از بازی های شاهزاده پارسی ، از گیمپلی و داستان مخصوص به خود برخوردار باشند. به همین علت، نسخههای PSP, Wii, DS و ویندوز بازیهای یکسره متفاوتی هستند. در این میان ضعیفترین عملکرد متعلق به دو کنسول دستی است و عملکرد ورژنهای نسل هفتمی به مراتب بهتر است. نسخهای که ما در اینجا درخصوص صحبت میکنیم نسخه ویندوز، اکس باکس ۳۶۰ و پلیاستیشن ۳ است. لازم به ذکر است که نسخه Wii هم در کمال تعجب، نسخه بسیار قابل توجه و خلاقانهای است که به خوبی از ویژگیهای کنترلر حرکتی کنسول Wii برای طراحی مکانیکهای گیمپلی مختلف بهره برده است.
6. Prince of Persia: The Shadow and the Flame
سال انتشار: ۱۹۹۳
پلتفرمهای اصلی: MS-DOS
دومین نسخه سری بازی های شاهزاده پارسی ، تمامی ایدهها و مکانیکهای مختلف بازی نخست را چندین پله ارتقا میدهد و تجربهای بهتر ارائه میدهد. مراحل بیشتر، اکشن و مبارزات هیجانانگیزتر، عناصر فانتزی غلیظتر، قصه و صداگذاری قویتر و گرافیک خوش برورویی که حتی امروزه هم با نگاه کردن بهش غرق لذت میشوید.
در این نسخه وزیر پلید قسمت پیشین بازگشته و با حیلهای، چهره خود را شبیه به شهزاده قصه ما کرده و حالا قهرمان قصه ما برای باز پسگیری هویت و جایگاهاش، باید سفری ادیسهوار را شروع کند. سفری سوار بر قالیچه پرنده و اسبی جادویی که در زمین و هوا یورتمه میرود! این بازی نیز مشابه قسمت نخست سری پرینس آو پرشیا، چهار سال از عمر جردن مکنر را برای ساختاش گرفت. پایان بازی هم به صحنه نهاییاش نوید دنباله و قسمت سومی را میدهد که متاسفانه هیچوقت ساخته نشد. چرا که جردن مکنر مدتی از بازیسازی برای پرداختن به فعالیتهای سینمایی فاصله میگیرد و طی این زمان، به جای تجربه قسمت سوم بازیهای درجه یک مکنر، پرینس آو پرشیا سه بعدی نصیبمان شد! که به قدر کافی بالاتر به آن پرداختیم.
5. Prince of Persia: Warrior Within
سال انتشار: ۲۰۰۴
پلتفرمهای اصلی: پلیاستیشن ۲، اکسباکس، ویندوز، گیمکیوب
«شنهای زمان» با وجود موفقیتی که در جلب توجه منتقدین داشت، آنطور که مد نظر سران یوبیسافت بود، به فروش کافی نرسید و همین باعث شد که تغییراتی اساسی را متوجه دنباله این بازی کنند. تغییراتی که به طور مشخص دنبالهرو مسیر عناوین پرفروش آن سالها مثل خدای جنگ (God of War) و شیطان هم میگرید (Devil May Cry) بود. همین تغییرات گسترده و دور شدن سری از هرآنچه که آن را بدل به عنوانی مرتبط با فرهنگ و تاریخ ایران و حتی نسخههای پیشین بازی های شاهزاده پارسی میکرد، باعث شدند مکنر از تیم تولید بازی کنارهگیری کند.
اینبار به جای موسیقیهایی با تم خاورمیانهای، موسیقی متال خودنمایی میکرد، به جای محیطهای فانتزی رنگارنگ نسخه پیشین، جزیرهای تیره و تاریک در برابر شما قد علم کرده و شهزاده قصه هم از شخصیت بشاش قسمت پیشین به فردی خشمگین و عصبانی بدل گشته! به تمام اینها دوجین خون و خونریزی را هم اضافه کنید تا ببینید با چه دنباله غریبی در این نسخه از پرینس آو پرشیا طرفید.
ولی با تمامی این تفاسیر، همچنان با بازی خوبی طرفیم. بسیاری از مکانیکهایی که در نسخه نخست معرفی شدهاند در این نسخه با پیشرفتهایی روبهرو شدند و بخش مبارزات هم بهطور بهخصوص از تنوع و کیفیت بیشتری بهرهمند است. همان موسیقی متالی که بالاتر به آن نقد وارد کردم، به خودی خود درجه یک بوده و شدیدا به اتمسفر و حالوهوای این قسمت از بازی های شاهزاده ایرانی نشستهاند. مشکل فقط اینجاست که نه موسیقیها و نه اتمسفر، هیچکدام رنگوبوی ایرانی به خود ندارند.
علاوه بر این، ایده تازهای در این قسمت از پرینس آو پرشیا اجرا شده و آن گشتوگذار در منطقه اصلی بازی در دو بازه زمانی متفاوت گذشته و حال است. یک سری از مناطق در زمان حال دسترسی به آنها ممکن نیست و یک سری دیگر در گذشته و شما باید با جابهجایی مدام بین این دو بازه زمانی بتوانید داستان را پیش ببرید. همین ایده، باعث شده که طراحی مناطق و شیوه پیشرفت شما در قصه برخلاف قسمت پیشین، خطی نباشد و همین امر، مقداری تنوع و جذابیت بیشتری به بازی بخشیده. تنوعی که البته به لطف محیطهای تکراری و شبیه به هم، مقداری شما را دچار خستگی و دلزدگی میکند. نسخهای هم از این بازی با نام Revelations برای پیاسپی در سال ۲۰۰۵ پورت شده که از کیفیت به نسبت خوبی برخوردار است.
4. Prince of Persia: The Two Thrones
سال انتشار: ۲۰۰۵
پلتفرمهای اصلی: پلیاستیشن ۲، اکسباکس، ویندوز، گیمکیوب
سومین قسمت سهگانه معروف و محبوب شنهای زمان با این بازی به انتها رسید. قسمتی که شاید بهترین نسخه این سهگانه بازی های شاهزاده پارسی نباشد، ولی به قدر کافی لحظات جذاب و ایدههای جالب در دل خود دارد که تجربه آن را برای هر پرینس آو پرشیا بازی بدل به تجربهای دلنشین میکند.
شهزاده ما در این نسخه پس از فرار از چنگال سرنوشت در نسخه پیشین، با دلی سرشار از آرزو به کشور و کاشانه خود برمیگردد که در کمال ناباوری کشور را در بحبوحه جنگ و سوختن در زیر آتش دشمن میبیند. با مقداری پیشروی در قصه متوجه میشوید که این حمله از نقشههای وزیر حیلهگر قسمت نخست است و شهزاده قصه تا میخواهد دست بجنباند و وزیر را یکبار و برای همیشه سرجایش بنشاند، زنجیری آلوده به نفرین شنهای زمان او را زخمی میکند و از این نقطه به بعد، شهزاده بازی، هویتی دوگانه پیدا میکند. بخشی از این نسخه از پرینس آو پرشیا شما کنترل شهزاده دوستداشتنی را بر عهده دارید و بخشی دیگر، همزاد تاریک و قدرتمندش که با حرکات آکروباتیک و سریعاش حسابی هوش از سرتان میپراند.
این نسخه از پرینس آو پرشیا، جدا از معرفی شخصیت شهزاده تاریک، در بسط مکانیکهای مخفیکاری قدمی جلوتر از نسخه پیشین میگذارد. بخش کالسکهسواری کوتاه ولی هیجانانگیزی هم به بازی اضافه شده که تنوع خوبی به ریتم بازی میدهد. پلتفرمینگ بازی هم شاید بیش از پیش، چالش برانگیز شده باشد و همین امر نیاز به دقت و توجه بیشتری از شما دارد. تغییر روایت قصه از قصر نسخه نخست و قلعه نسخه دوم به کوچه پسکوچههای شهری، تنوع بصری قابل قبولی به بازی داده و تماشای آکروباتبازیهای شهزاده و همزاد سیاهاش در خیابانهای شهر، از جمله لذتهایی است که مدتهای مدید زیر دهانتان مزه خواهد داد.
با تمام این تفاسیر، کمبود ایدههایی نو را میتوان در این قسمت از بازی های شاهزاده ایرانی احساس کرد که با توجه به مشکلاتی که تیم تولید در ساخت این قسمت داشتند و تغییراتی که مجبور به اعمال آنها شدند، طبیعی جلوه میکند. این نسخه شاید بهترین پایان بر یکی از بهترین سهگانههای تاریخ بازیهای ویدئویی نباشد، ولی پایانی است که تا مدتها به یادتان خواهد ماند. نسخهای هم از این بازی با نام Rival Swords برای پیاسپی و Wii در سال ۲۰۰۷ پورت شد که از کیفیت به نسبت خوبی برخوردار است.
3. Prince of Persia (2008)
سال انتشار: ۲۰۰۸
پلتفرمهای اصلی: ویندوز، اکسباکس ۳۶۰، پلیاستیشن ۳
پس از پایان سهگانه، یوبیسافت مونترال، استودیو سازنده بازی های شاهزاده پارسی ، تصمیم به ساخت نسخهای بسیار متفاوت در تاریخ مجموعه میگیرد و دست به ساخت یکی از ایرانیترین نسخههای این سری میزنند. داستان در این قسمت به چندین هزار سال قبل برمیگردد و روایتگر داستان نبرد باستانی و ابدی اهورامزدا و برادر دوقلویش، اهریمن است. روایتی که برآمده از دل اسطورههای زرتشتی است.
در این قسمت از سری پرینس آو پرشیا، شما کنترل مردی سرگردان و شوخ و شنگ را بر عهده دارید که پس از غارت مقبرهای، به همراه خر عزیزش که فرح نام دارد، درحال بازگشت به کاشانهاش است که به طوفان شن میخورد و هم خر دردانهاش و هم طلا و جواهراتاش را گم میکند و تا به خود میآید، خودش را در یک دره اسرارآمیز باستانی مییابد. در اینجا، با شاهزاده خانم خوشبرورویی به نام الیکا آشنا میشود که درحال فرار از دست سربازانی متخاصم است. شخصیت علاف ما هم از آنجایی که کار بهتری برای انجام دادن ندارد، تصمیم به کمک به الیکا بانو میگیرد و یکهو خودش را در میان مبارزه باستانی دو نیروی خیر و شر پیدا میکند. با قطع درخت روشنایی توسط پدر الیکا، اهریمن آزاد میشود و تمامی منطقه را تحت سیطره خود در میآورد و حالا وظیفه نجات دنیا، بر عهده قهرمان بذلهگوی ما و شهزاده خانم است.
در این نسخه، شاهد بیشترین ارجاع و الهام به اسطورهشناسی پارس هستیم، الیکا در جایجای بازی جملاتی پارسی بر زبان میآورد و کلیت روایت قصه هم که برآمده از اسطورهشناسی زرتشتی است. ولی با این حال، طراحی شخصیت اصلی بازی، بیشتر به قهرمانان کامیک بوکی غربی پهلو میزند تا قهرمانی اسطورهای از خطه پارس! طراحی دنیا و محیطهای بازی هم بیشتر با تمرکز روی عناصر فانتزی کار شدهاند. موسیقیهایی که برای این بازی پرینس آو پرشیا کار شده، چندی از بهترین موسیقی متنهای تاریخ این مجموعه است که شدیدا به حالوهوا و اتمسفر کلی حاکم بر فضای قصه و بازی نشسته است.
گیمپلی بازی به طور به خصوص، روی همکاری متقابل الیکا و شخصیت اصلی متمرکز شده. این ایده تقریبا شالوده اصلی طراحی محیطی و مکانیکهای بازی را شامل شده و همه چیز متاثر از این همکاری دوتایی این دو قهرمان است. شاید تنها ایرادی که بتوان به این بازی پرینس آو پرشیا گرفت، تکراری شدن آن پس از مدت کوتاهی است که آن هم ناشی از کمبود مکانیکها و سناریوهای متفاوت روایی است. تقریبا در کل بازی، شما مشغول انجام یک سری فعالیت مشابه برای پاکسازی مناطق تحت کنترل اهریمن هستید و این امر، با وجود تمام زیباییاش، پس از یک مدت تاروپودی از خستگی و تکرار به جان بازی میاندازد و نفساش را میگیرد.
شاید جالبترین نکته در خصوص این قسمت شهزاده پارسی، شهزاده نبودن شخصیت اصلیاش است! علت این تصمیم سازندههای بازی این بود که قصد داشتند قهرمان قصه، در طول روایت و با اعمالش و انتخابهایی که میکند، خود به این درجه و جایگاه نائل گردد.
متاسفانه پایان بازی هم ناقص است و دنبالهای که قرار بود برای این نسخه متفاوت پرینس آو پرشیا عرضه شود، پس از گذشت چهارده سال، هنوز از آن خبری نشده است. البته همانطور که بالاتر ذکر شد، یک نسخه با نام The Fallen King برای کنسول دستی DS عرضه شد که متاسفانه ابدا چنگی به دل نمینزد و قصه را پیش نمیبرد. باشد که روزی یوبیسافت تصمیم بر ساخت دنبالهای بر این جواهر زیبا رو بگیرد و جماعتی را شاد کند.
2. Prince of Persia
سال انتشار: ۱۹۸۹
پلتفرمهای اصلی: Apple II
اولین قسمت سری بازی های شاهزاده پارسی همچنان پس از گذشت سه دهه، یکی از بهترینهای تاریخ بازیهای ویدئویی است. عنوانی که جردن مکنر (Jordan Mechner) به تنهایی و با صرف وقتی بالغ بر چهار سال آن را ساخت و امروزه، تقریبا برای هر کنسول و سیستم عاملی که فکرش را کنید عرضه شده است.
علتی که پرینس آو پرشیا را در زمان عرضه بدل به محصولی انقلابی کرد در چند ویژگی خلاصه شده است. از انیمیشنهای نرم و خارقالعاده بازی گرفته که مکنر با استفاده از تکنیک روتواسکوپینگ خلقشان کرد و بعدتر در عناوینی مثل Another World و Flashback هم مورد استفاده قرار گرفت، تا طراحی مراحل متنوع و هوشمندانه و گیمپلی جذاب و چالش برانگیز آن، باعث شدند این عنوان خیلی زود جایش را در میان شاخصترین بازیهای تاریخ باز کند.
در این عنوان، به رسم عناوین سری پرینس آو پرشیا که از همین نسخه این سنت بنا شد، در نقش قهرمانی بینام و نشان قرار دارید که شصت دقیقه وقت دارد از سیاهچالههای خطرناک و پر از تله و هیولای قصر فرار کند و وزیر شیطانی دربار، جعفر را شکست دهد. جعفر در فقدان سلطان که برای نبردی به خارج از امپراطوری رفته، قهرمان قصه را در سیاهچاله زندانی کرده و شاهزاده خانم قصه را تهدید کرده که یا ما من ازدواج میکنی یا همینجا میکشمت! شما هم غریب به یک ساعت وقت دارید که برای نجات جان عزیز دلتان و شکست وزیر بد ذات، از سیاهچاله فرار کنید.
ولی ایکاش این فرار به این آسانیها بود، امکان ندارد که شما در یک یا حتی چند دفعه نخست تجربهتان بتوانید از مراحل میانه بازی جلوتر بروید. بازی به قدری چالش برانگیز است و وقتی که در اختیار دارید محدود است که همیشه یک اتفاق وقت زیادی از شما میگیرد و در نهایت، زمان از دست میرود و شهزاده خانوم دلربای قصه از میان آغوش شما فرو میافتد.
از میان پورتهای مختلفی که از این بازی طی سالیان عرضه شده، چند نسخه بیشتر از دیگران جلب توجه میکنند. نسخه مگا درایو از حیث طراحی مراحل تقریبا مو به مو با بازی اصلی پیش میرود، ولی گرافیک بازی پیشرفت قابل توجهی داشته و تقریبا تمامی بافتها و عناصر گرافیکی ارتقا کیفی پیدا کردهاند. نسخه سوپر نینتندو علاوه بر ارتقای گرافیکی، تغییرات ریز و درشت قابل توجهی در مراحل ایجاد کرده و بازی را حتی از پیش هم سختتر کرده است. به همین علت، مدت زمانی که شهزاده بینام قصه برای فرار از سیاهچاله در اختیار دارد، اینبار دو ساعت است.
1. Prince of Persia: The Sands of Time
سال انتشار: ۲۰۰۳
پلتفرمهای اصلی: پلیاستیشن ۲، گیمکیوب، اکس باکس، ویندوز، گیمبوی ادونس
پس از فضاحتی که نسخه 3D این مجموعه به بار آورد، این سری مدتی در اغما و بیخبری فرو رفت. در اوایل هزاره دوم، یوبیسافت، برند پرینس آو پرشیا را خریداری میکند و بلافاصله کار روی نسخه تازهای از این سری را شروع میکند. پس از مدتی «جردن مکنر»، پدر این سری به پروژه ملحق میشود و در نقش مشاور، نویسنده و طراح به تیم کمک میکند. نتیجه کار، ریبوت کامل سری پرینس آو پرشیا و شروعی دوباره با شخصیتها و دنیایی تازه است. تغییراتی که در نهایت به نفع سری تمام شد و یکی از بهترین بازیهای تاریخ این مجموعه روانه بازار شد. نسخهای که هنوز پس از گذشت سالیان دراز و عرضه نسخههای مختلف از آن طی سالها، همچنان یکی از شیرینترین و جذابترین نسخههای سری است.
در این نسخه شهزاده بینام قصه، فریب وزیر مکار را میخورد و با آزادسازی شنهای زمان، سرنوشت خود و اطرافیاناش را برای همیشه تغییر میدهد. زمان در این بازی پرینس آو پرشیا، همانطور که در نام بازی هم دیده میشود، از عناصر مهم بازیست که حضوری پررنگ در مکانیکهای گیمپلی دارد. شهزاده با استفاده از خنجر زمانی که در اختیار دارد، میتواند زمان را به عقب برگرداند و اینبار تصمیمات متفاوتی به نسبت دفعه پیشین بگیرد. قصه بازی هم به زیبایی حول محور این شنهای نفرین شده و رابطه عاشقانه بین شهزاده و فرح میچرخد. داستانی که در انتها با رسیدن به نقطه شروع، پایانی تراژیک به خود میبیند.
نکته جالبی که در خصوص این نسخه از سری بازی های شاهزاده ایرانی وجود دارد، تفاوت قابل توجه نسخه «گیمبوی ادونس» آن است. این نسخه با وجود اینکه از شخصیتها و داستان بازی اصلی استفاده میکند، ولی گیمپلی سهبعدی بازی را به پلتفرمینگی دوبعدی در سبک و سیاق نسخههای اولیه این سری تغییر داده. ولی برخلاف رسم رایج نسخههای کمبودجه کنسولهای دستی، از قضا از کیفیت خیلی خوبی هم برخوردار است و در طول مدت زمان تقریبا دو تا سه ساعتهاش حسابی شما را سرگرم سکوبازیها و بازی با زمانهای شهزاده بینام قصه میکند.
جدای از این، سال پیش یوبیسافت با پخش تریلری خبر از بازسازی «شنهای زمان» داد که متاسفانه کیفیتاش در همان تریلر نامبرده هم چندان چنگی به دل نمیزد و پس از مدتی بیخبری، اعلام شد که استودیو سازنده تغییر کرده و تا اطلاع ثانوی، خبر تازهای درخصوص این بازسازی نخواهد بود. پرینس آو پرشیا عزیز دل ما سالهاست که مورد کم مهری یوبیسافت قرار گرفته و معلوم نیست که کی قرار است این خواب طولانی شهزادههای مختلف این مجموعه به انتها برسد.
امیدواریم از این مقاله و رتبهبندی بهترین بازی های شاهزاده پارسی راضی بوده باشید. مجموعهای که هر نسخهاش نسلهای متفاوتی از گیمرها را با خود همراه کرده است و هر بازی این مجموعه به شیوه مخصوص به خود، موجب تحول و پیشرفت صنعت بازی شده است. عناوینی که چه در روزهای درخشان خود و چه در روزهای تاریک سکوت، به عنوان چندی از بهترینهای تاریخ بازیهای ویدئویی به یادگار خواهند ماند.
برای خواندن آخرین مطالب برترین بازی ها همراه لیویتو باشید.
همچنین فراموش نکنید که برای استریم کردن یا تماشای استریم باکیفیت با اینترنت نیمبها میتوانید از لیویتو استفاده کنید.